تصفيه آب و فاضلاب

پيمانكار تصفيه آب، فاضلاب و هوا

پكيج تزريق انواع مواد شيميايي

پكيج تزريق انواع مواد شيميايي

در صنعت به منظور كنترل pH، كنترل بارآلودگي ميكروبي، كنترل كف (Foaming)، ممانعت از رسوب گرفتگي و كنترل ساير پارامترهاي فرآيندي نياز به دستگاههاي افزايش مواد و كنترل كننده پارامترهاي مورد اشاره مي باشد.

در صنعت آب و فاضلاب كلرزني، ازن زني، افزايش شيرآهك، سولفات آهن، كلريد آهن ، تضمين جريان،محافظت از تجهيزات فرايند مانند خطوط لوله و بهينه سازي فرايندها در تاسيسات و. . . نياز به كنترل دارد. در صنايع غذايي افزايش ضد كف ها، افزايش ضد رسوب ها، افزايش اسيد و بازها جهت كنترل pH، افزايش ساير افزودنيهاي مجاز و . . . احتياج به سيستم هاي كنترل كننده دارد. در صنايع شيميايي بسياري از پارامترهاي فرآيندي بايد بصورت اتومات مورد كنترل قرار گيرد. پكيج هاي تزريق مواد شيميايي داراي تجهيزات لازم جهت تهيه، نگهداري و افزايش خودكار مواد كنترل كننده پارامترهاي فرآيندي مي باشد. نحوه كار اين سيستم به اين صورت است كه مواد شيميايي به صورت محلول با نسبت تعريف شده از مخزن نگهدارنده توسط يك دستگاه پمپ تزريق از نوع ديافراگمي و نازل مربوطه به نقاط مورد نظر تزريق مي شود.

موارد كاربرد:

1-پكيج تزريق كلر و تنظيم ميزان كلر آزاد در مخازن آب آشاميدني و پساب تصفيه خانه فاضلاب به منظور حذف ميكروارگانيزمها، باكتري ها و جلبك ها وعدم تشكيل رسوب بيولوژيكي بر روي ممبران ها
2-پكيج تزريق مواد ضد رسوب و كنترل غلظت آنتي اسكالانت ها در آب مصرفي ديگ هاي بخار، برج هاي خنك كننده، مبدل هاي حرارتي، كندانسورها و تغليظ كننده ها
3-پكيج تزريق مواد شيميايي در خطوط توليد كارخانه هاي مواد شيميايي و غذايي
4-پكيج تزريق مواد منعقد كننده وكمك منعقد كننده از قبيل سولفات آلومينيوم ،كلروفريك،سولفات فرو ،سولفات فريك،پلي آلومينيوم(PAC) و... به منظور افزايش راندمان ته نشيني و فيلتراسيون در فرايند هاي سختي گيري و حذف كدورت در تصفيه آب و افزايش راندمان آبگيري لجن در تصفيه فاضلاب
5-پكيج تزريق اسيدها(H2SO4 ,...)و بازها(NAOH (…,به سيالات فرآيندي در فرايند هاي مختلف از قبيل اسمز معكوس،احيا سيستم هاي رزيني، سيكل شست و شوي ممبران ها در سيستم هاي RO،NF،UF،جهت كنترل PH
6- پكيج تزريق متابي سولفيد سديم (SMBS)به عنوان ماده خنثي كننده جهت كاهش پتانسيل شيميايي و حذف كلر آزاد و جلوگيري از اكسيداسيون ممبران ها
7- پكيج تزريق آب ژاول(هيپوكلريت سديمNAOCL)

اجزاي تشكيل دهنده سيستم هاي تزريق مواد شيميايي

1- استراكچر از جنس استنلس استيل304 جهت نصب تجهيزات
2- مخزن جهت نگهداري و محل اختلاط محلول
3- MIXER كه شامل شافت و پروانه از جنس استيل304، الكترو موتورجهت تبديل انرژي اكتريكي به مكانيكي و گيربكس جهت تبديل سرعت و گشتاور الكترو موتور به مقدار مورد نظر ميباشد.
4- دوزينگ پمپ جهت تزريق مقدار دقيقي از ماده شيميايي
5- تابلو برق جهت كنترل پمپ تزريق و همزن الكتريكي و ...


 

تصفيه پساب صنايع داروسازي

تصفيه پساب صنايع دارويي

 

فاضلاب صنايع دارويي يكي از انواع فاضلاب هاي صنعتي خاص مي باشد كه با توجه به نوع و گستره داروهاي توليد در هر كارخانه ماهيت فاضلاب توليدي نيز متفاوت و متغيير است. همچنين تركيبات و آلاينده هايي در پساب صنايع دارويي ديده مي شود كه به طور معمول در سايرپساب هاي صنعتي وجود ندارد نظير تركيبات آنتي بيوتيك و يا تركيبات آلي خاص كه در فرايند توليد به كار مي روند. از اين رو طراحي و اجراي يك سيستم تصفيه فاضلاب كارامد و بهينه مستلزم شناخت كامل ماده دارويي توليدي و مشخصات دقيق فاضلاب توليدي از نظر كمي و كيفي مي باشد. با توجه به ماهيت خاص فاضلاب صنايع داروسازي معمولا از روش هاي تصفيه تلفيقي شيميايي - بيولوژيكي و همچنين از روش هاي تصفيه پيشرفته براي اين دسته از فاضلاب ها استفاده مي شود.

منابع توليد فاضلاب

1. پساب توليدي از فرآيندهاي ساخت ( آنتي بيوتيك ، ويتامين و ...)
2. پساب مواد شيميايي
3. پساب كندانسورها
4. شستشوي آزمايشگاه و وسايل
5. ....


روشهاي تصفيه


1. تصفيه فيزيكي (Reverse Osmosis ، Dialysis ، Electrodialysis، Evaporation ،Granular ActivatedCarbon Adsorption ، Filtration ، Sedimentation ،Flocculation )
2. تصفيه شيميايي( Ion-Exchanger ، Neutralization ، Oxidation & Reduction )
3. تصفيه حرارتي (Incinerator ، Pyrolysis )
4. تصفيه بيولوژيكي( Activated Sludge ، Aerated Lagoons ، Anearobic Digestion )

 

تصفيه پساب صنايع فولاد و گالوانيزه

 

تصفيه پساب صنايع فولاد و گالوانيزه

پسابهاي صنعتي از جمله منابع مهم آلاينده محيط زيست به شمار مي روند در ضمن با توجه به روند روز افزون صنعتي شدن كشور به تدريج حجم آلودگيها و فاضلاب هاي صنعتي افزايش يافته .بنابراين ضروري است كه وضعيت اين آبها بصورت پيوسته مورد بررسي قرار گيرد و استفاده از آنها با آگاهي كامل و بصورت بهينه جهت جلوگيري از مخاطرات زيست محيطي و ورود تركيبات سمي به زنجيره غذائي صورت پذيرد. زيرا با ورود اين مواد به زنجيره غذايي در بافت هاي زنده تراكم پيدا كرده و دفع نمي شوند. اين تراكم يافتن، تا رسيدن به غلظت هاي سمي و ايجاد بيماري و حتي مرگ و مير موجودات زنده ادامه مي يابد.
با توجه به مطالب مذكور تدوين كنندگان استاندارد هاي زيست محيطي توجه ويژه اي به حدود غلظت فلزات سنگين كه توسط صنايع وارد محيط زيست مي شوند، نموده اند و هر ساله استاندارد هاي سختگيرانه تري در اين مورد وضع مي شود. لذا توجه به تصفيه ي زائدات اين صنايع و علي الخصوص تصفيه فاضلاب آنها داراي الزامات قانوني بوده و در نهايت نيز موجب سلامتي محيط زيست و پايستگي رشد اقتصادي خواهد شد.
مواد خام مورد استفاده در اين كارخانه مفتول هاي قطورتر توليد صنايع ذوب فولاد است كه به صورت بندل هاي چند تني وارد كارخانه شده و در انبار هاي سرپوشيده و يا فضاي آزاد نگهداري مي شوند تا به تدريج وارد فرآيندهاي توليد شوند. مفتول هاي خام مورد استفاده معمولاً داراي لايه هاي زنگ آهن و آلودگي بر روي سطح بوده لذا سطح آنها قبل از ورود به فرآيند توليد، بايد زنگ زدايي شده ولايه هاي سست سطحي برداشته شوند.
همچنين براي بالابردن مقاومت مفتول ها در هنگام فرآيند كشش و ايجاد لايه اي فسفاته روي سطح آنها بعد از زنگ زدايي از سطح، فرآيندي تكميلي روي مفتول ها صورت مي پذيرد تا آماده ورود به خط توليد شوند. براي مواد خام ساخته شده از فولاد كم كربن نيز قبل از ورود به خط توليد فرآيند آنيل كردن صورت مي پذيرد.


فرآيند توليد


به منظور توليد مفتول هاي منطبق بر نياز بازار، بايستي سطح فلز را آماده كرد. اولين قدم در آماده سازي سطح فلز به دست آوردن يك سطح تميز است . عمل فسفاته كاري بايد روي سطحي تميز و عاري از هر گونه آلودگي و زنگ و غيره انجام پذيرد تا به واسطه واكنش شيميايي بين يونهاي فسفات و سطح فلز عمل فسفاته انجام پذيرد، بنابراين تميزكاري قبل از فسفات كاري لازم و ضروري است.كه در اين مورد از اسيد سولفوريك 13% به روش غوطه وري براي زدودن زنگ آهن و محصولات خوردگي استفاده شده است. پس از اين مرحله بسته هاي مفتول از وان اسيد خارج شده با فشار آب شسته مي شوند و در وان محلول فسفاته روي غرقاب مي شوند. پوشش فسفاته به منظور آماده سازي سطوح آهني، استيل، استيل گالوانيزه يا آلومينيوم مي باشد كه توسط يك محلول رقيق اسيد فسفريك و مواد شيميايي ديگر صورت مي گيرد. سطح فلز با محلول اسيد واكنش شيميايي داده و يك سطح محافظت كننده از كريستالهاي فسفات بر روي لايه ايجاد مي كند.
استفاده از پوشش فسفات مزاياي ديگري نيز دارد. اين پوشش با ايجاد سطح صاف و روان، باعث شده جايگزين لايه هاي ضخيم روغن شده و با بوجود آوردن خاصيت ضد رطوبت فلز، از خوردگي آن جلوگيري به عمل مي آورد. در مرحله انتهايي مفتول وارد وان حاوي مواد صابوني و قليايي مي شود تا كريستالهاي ريز شكل بگيرند و فرآيند كشش بهتر انجام شود. در مورد مواد خام ساخته شده از فولاد كم كربن مرحله آنيل نمودن در كوره آنيل واقع در محوطه كارخانه صورت مي پذيرد.
در نهايت پس از طي مراحل آماده سازي مواد خام بسته به قطر نهايي مورد نياز توسط دستگاه هاي مخصوص مورد كشش قرار مي گيرند. در طي كشش مفتول ها در دستگاه مفتول از محلولي قليايي حاوي پودر كشش عبور داده مي شود تا هم فرآيند خنك كاري و هم فرآيند آغشته شدن سطح مفتول به مواد صابوني و پودر كشش جهت بهبود خواص كششي مفتول صورت پذيرد.
در مورد مفتول هايي كه نياز به روكش مسي دارند. پس از فرآيند كشش و ايجاد قطر مناسب براي مفتول، توسط دستگاهي مفتول به ترتيب از سه وان اسيد، كات كبود و آب عبور داد ميشود تا در وان اول فرآيند آماده سازي سطح مفتول، در وان دوم فرآيند نشاندن لايه مس روي سطح و در وان سوم فرآيند شستشوي مواد اضافي از سطح صورت پذيرد و در نهايت مفتول حاصل داراي روكشي ميكروني از مس گردد.
بخش لايه نشاني مس بر روي مفتول (به ترتيب از دور به نزديك: وان اسيد، كات كبود و آب) محلول سولفاته روي


مصرف آب، توليد و دفع فاضلاب


همانطور كه از شرح فرآيند توليد مشخص است، غالب آب مصرفي و بالطبع فاضلاب توليدي به مرحله آماده سازي مفتول ها براي كشش (اسيد شويي و غرقاب نمودن در وان هاي فسفاته روي و مواد صابوني) اختصاص دارد. البته مقداري فاضلاب نيز در مرحله اجراي روكش مسي توليد مي شود. آب مورد استفاده در دستگاه هاي كشش جهت خنك سازي توسط شبكه اي جمع آوري شده و پس از گذراندن از توري به منظور جمع آوري براده هاي آهن به كولينگ تاور هاي واقع در اطراف سالن هاي توليد انتقال داده شده و در چرخه اي دوباره به دستگاه ها باز مي گردد؛ و فاضلاب خاصي در اين مرحله توليد نمي شود.
سرويس هاي بهداشتي ساختمان اداري، سرويس ها و محل استحمام ساختمان خدمات و رستوران محل هايي ديگري جهت توليد فاضلاب خانگي(بهداشتي) هستند. همچنين تعدادي شير آب در محوطه وجود دارد كه گاه به گاه توسط نيرو هاي كار مورد استفاده قرار مي گيرد.
تمامي فاضلاب هاي توليدي اعم از صنعتي و غيرصنعتي در اين مجموعه به چاه جذبي واقع در آن انتقال داده شده و دفع مي گردد كه بنا به اظهارات بهره برداران تاكنون مسئله اي در مورد تخليه و يا رفع گرفتگي و پرشدن چاه به وجود نيامده است.


مشخصات كيفي


به طور كلي فاضلاب كارخانه در بخش صنعتي از تركيب فاضلاب هاي اسيدي، قليايي كه حاوي مقادير بالايي فلزات سنگين از جمله آهن و روي و همچنين تركيب فسفات مي باشد، تشكيل شده است. اين فاضلاب حاوي جامدات معلق و محلول قابل توجه بوده كه پس از انجام آزمايشات توسط آزمايشگاه مشخصات ذيل درمورد فاضلاب خروجي بدست مي آيد .

استانداردهاي موجود :

مطابق استاندارد خروجي فاضلاب ايران كه به استناد ماده 5 آيين نامه جلوگيري از آلودگي آب ها تهيه شده مقادير مجاز تخليه آلاينده هاي آهن، روي، مس و فسفات در آبهاي سطحي و چاه هاي جذبي به ترتيب 3، 2، 1و 6(برحسب فسفر) ميلي گرم در ليتر مي باشد. همچنين بر اساس اين استاندارد فاضلاب هاي حاوي آهن و روي با غلظت هاي مذكور قابليت استفاده براي مقاصد كشاورزي و آبياري را دارند.
در مورد pH براي تخليه در آبهاي سطحي، چاه هاي جذبي و مصارف كشاورزي به ترتيب حدود 6.5 تا 8.5، 5 تا 9 و 6 تا 8.5 تعيين شده است. در مورد دما تنها براي تخليه آبهاي سطحي در شعاع 200 متري محل تخليه نبايد اختلاف دمايي برابر 3 درجه ايجاد گردد و محدوديتي براي تخليه به چاه جذبي و مصرف كشاورزي وجود ندارد. رنگ و كدورت خروجي نيز نبايد از 75 و 50 واحد تجاوز كند البته در مورد تخليه به چاه جذبي محدوديت كدورتي وجود ندارد.
مجموع مواد جامد معلق براي تخليه به آبهاي سطحي و مصرف كشاورزي به ترتيب نبايد از 40 و 100 ميلي گرم در ليتر تجاوز


تئوري راهكارهاي تصفيه و دفع


بخش اعظم آلاينده هاي فاضلاب مورد مطالعه را فلزات سنگين تشكيل مي دهند . به طور معمول در دنيا روش هاي حذف فلزات سنگين به روش هاي ابتدايي(متعارف)، روش هاي پيشرفته و روش هاي نوين تقسيم بندي مي شوند. برخي از روش هاي ابتدايي حذف فلز سنگين عبارتند از: ترسيب شيميايي و سيماني كردن. در روش هاي پيشرفته نيز از الكترودياليز، جذب يوني، فرآيندهاي غشايي، جذب با كربن فعال و جذب توسط موجودات زنده جهت حذف فلزات سنگين استفاده مي شود. روش هاي ابتدايي معمولاً هزينه بالايي نداشته ولي راندمان متغيير و در برخي موارد پاييني دارند اما روش هاي پيشرفته قابليت حذف فلزات سنگين تا مقادير باقي مانده بسيار پايين را دارند و از طرفي امكان بازيابي فلزات سنگين در اين روشها مي باشد.
در اكثر روش هاي ابتدايي حذف فلزات و مخصوصاً در ترسيب شيميايي تنظيم pH و نوع ماده شيميايي رسوب دهنده از اهميت بالايي برخوردار است.
فسفات نيز از ديگر موادي است كه در پساب اين كارخانه غلظت زيادي دارد. به منظور حذف فسفات نيز مي توان از روشهاي متنوعي استفاده كرد ولي همانطور كه اشاره شد به دنبال روشي هستيم كه بتوان با كمترين هزينه و امكانات به بالاترين راندمان براي حذف اين مواد دست يافت.
فسفر در درياچه ها و مخازن به شكل معدني (3-(PO4 جذب جلبك مي گردد و وارد ساختار تركيبات آلي مي شود . وقتي جلبك ها مي ميرند در طول عمل تجزيه شدن آنها ، فسفر به صورت معدني آزاد مي گردد. آزاد شدن فسفر از سلولهاي جلبك مرده به سرعت صورت مي گيرد، با اين حال به مرور فسفر از طريق تجزيه مواد آلي ، رسوب شيميايي به وسيله آهن ، آلومينيوم ، كلسيم و مجاورت با ذرات رس ته نشين مي شود. غلظت بيش از حد فسفر سبب پديده اتريفكاسيون مي شود و اين پديده در درياچه سبب كاهش ميزان اكسيژن محلول مي شود و در نهايت مرگ آبزيان و موجودات زنده در آب مي گردد .
يكي از روشهاي متداول حذف فسفر، افزودن مواد شيميايي از قبيل آهك و نمكهاي آهن و آلومينيوم است . علاوه بر روشهاي شيميايي براي حذف فسفر، مي توان از روشهاي بيولوژيكي نيز استفاده كرد. اين روشها عمدتا تكنيكهاي تغيير شكل يافته اي از فرايند لجن فعال كه قادرند در صورت هوادهي شديد تا 80 در صد فسفر را حذف كنند اين روشها شامل در انواع مختلف و با توجه به امكانات موجود و روش هاي مناسب براي حذف باقي آلاينده هاي موجود به كار مي روند.
روش معمول ترسيب شيميايي توسط يونهاي هيدروكسيد يا سولفيد و كربنات مدت هاست براي جدا كردن فلزات سنگين از فاضلاب به كار مي رود. اين مواد بسته به pH محيط با فلزات سنگين رسوب پايدار تشكيل داده و مي توان با رسوب فلز و جمع آوري لجن آن فاضلاب را تصفيه نمود( و در نهايت فلزات از طريق لجن تشكيل شده از پساب دفع مي شوند.) نمودارهايي براي مشخص نمودن رابطه pH با غلظت فلزات رسوب نيافته مختلف براي مواد ترسيب دهنده گوناگون وجود دارد(نمودارهايي به منظور مشخص نمودن رابطه بين pH با غلظت نمك فلزات محلول رسم شده است.)
همانطوركه در نمودار 1 مشاهده مي شود (فلدر & وسلي, 2000) براي رساندن غلظت فلز روي به ميزان مجاز استاندارد براي تخليه با استفاده از ماده ترسيب دهنده هيدروكسيد به pH 9 تا 11 نياز مي باشد. همچنين در اين نمودار مشاهده مي گردد غلظت فلز مس پس از ترسيب با هيدروكسيد در محدوده pH 7.5 تا 11 به زير حد استاندارد مي رسد لذا مي توان آنرا نيز به همراه روي توسط هيدروكسيد تا غلظت مجاز استاندارد تخليه تصفيه نمود. همچنين مي توان ديد كه، با استفاده از سولفيد در اين حدود pH مي توان به غلظت هاي پايين تري نيز دست يافت.
در مورد آهن نيز در pH حدود 7 اكسيد شدن آهن محلول از فرو به فريك در حضور اكسيژن باعث مي شود كه هيدروكسيد فريك تشكيل شده نامحلول شده و سريعاً رسوب كند البته افزايش pH و همينطور وجود يون سيانيد و تشكيل كمپلكس با آهن موجب حل شدن دوباره رسوبات مي شود. مورد قابل توجه در اين فرآيند حضور اكسيژن كافي جهت اكسيد نمودن آهن فرو به فريك مي باشد.
رابطه pH و غلظت هاي حاصل فلزات سنگين پس از ترسيب با هيدروكسيد يا سولفيد:
با اين اوصاف در استفاده از روش هاي ترسيب شيميايي نياز به تنظيم pH مي باشد و در نهايت نيز پس از انجام ترسيب براي بازگرداندن pH فاضلاب به حد استاندارد يك مرحله تنظيم pH نياز است. روش هاي مبتني بر جذب مانند استفاده از كربن فعال و يا جذب توسط ميكرو ارگانيزم ها داراي مشكلاتي مانند، عدم امكان بازيابي كربن فعال در حذف فلزات سنگين و نياز به مقادير زياد كربن فعال و همچنين بهره برداري تخصصي و نياز به تجهيزات گسترده جهت جذب فلزات سنگين توسط ميكروارگانيزم ها، مي باشد.
روش هاي ديگر از جمله استفاده از اسمز معكوس و الكترودياليز روش هايي با كارايي مطلوب و امكان بازيابي مواد تصفيه شده هستند، اما هر دو روش مصرف انرژي قابل توجهي داشته و در آنها از تجهيزات مكانيكي متعددي استفاده شده كه نياز به نگهداري دوره اي دارند. البته روش هاي مذكور براي فاضلاب هايي با كميت نه چندان بالا و در كنار روش هاي معمول و بعنوان مكمل نهايي آنها هم از نظر اقتصادي و هم از نظر كيفي و فني داراي توجيه هستند. روش تعويض يوني نيز مانند دو روش قبل داراي مزايايي از جمله كارايي بالا و قابليت بازيابي مواد تصفيه شده، است. همچنين نسبت به روش هاي قبل داراي مزيتي مانند مصرف كم انرژي مي باشد. اما روش مذكور نياز به استفاده از رزين ها جهت تعويض يون و در نتيجه شارژ و بازيابي دوره اي آنها دارد. اين روش نيز مانند روش قبل در مورد فاضلاب هاي حجيم با غلظت هاي بالا توجيه نداشته و در صورتي كه در مرحله اول با روش هاي كم هزينه تر غلظت آلاينده را به حد پاييني رسانده باشيم، مي تواند مكمل خوبي بوده و غلظت آلاينده را با هزينه معقول به حد استاندارد و حتي مقاديري بسيار پايين برساند. از اين روش حتي در توليد آبهاي عاري از مواد معدني استفاده مي شوند كه نشان دهنده كارايي و قابليت بالاي آن است.
در مورد حذف فسفات استفاده در از روش ترسيب با كمك مواد شيميايي روش معمول و متداولي بوده است. در اين فرآيند متداولترين نمكهاي فلزي مورد استفاده سولفات آلومينيم (آلوم) و كلريد فريك مي باشند. سولفات فروس و كلريد فروس كه از محصولات جانبي عمليات فولاد كاري تحت عنوان آب ترش توليد مي شوند نيز مورد استفاده قرار مي گيرند. آلومينات سديم عمدتا براي فاضلاب هايي كه قلياييت كمي دارند استفاده مي شوند. در ادامه مي توان به كلرو هيدرات آلومينيم و پلي آلومينيم كلرايد و برخي از انواع پليمر هاي آنيوني اشاره كرد. امروزه در اغلب تصفيه خانه ها، آهك در حذف فسفر جاي خود را به كلريد فريك و آلوم داده است. علت اصلي آن است كه با اضافه كردن آهك، حجم لجن توليدي در مقايسه با نمكهاي فلزي بالاست. مكانيزم واكنش بدين صورت است كه يون فلزي با ارتوفسفات تا تشكيل رسوب نامحلول فسفات فلزي واكنش مي دهد. به منظور تعيين مقدار بهينه مواد شيميايي ، مي توان از آزمون جار تست استفاده كرد. در ضمن pH بهينه در حذف فسفر با آلوم بين 5/5 تا5/6 مي باشد. در حين استفاده از آلوم pH كاهش مي يابد كه اين شدت كاهش به قلياييت فاضلاب و مقدار تزريقي آلوم بستگي دارد. مي توان اين كاهش pH را با افزودن مواد شيميايي قليايي جبران كرد.
هر دو فرم يونهاي فرو (Fe2+ ) و فريك(Fe3+ ) به فرمهاي كلريد فريك ، كلريد فرو ، سولفات فريك و سولفات فرو مورد استفاده قرار مي گيرند . كلريد فرو و سولفات فرو از محصولات عمليات فلز كاري مي باشند . هر چند كه اين دو داراي مقادير بالايي از اسيد هيدرو كلريد ريك و سولفوريك مي باشند و مي توانند منجر به كاهش pH شوند .
در مورد روش هاي حذف بيولوژيكي فسفر در ادامه به اختصار به برخي از روش هاي به كار رفته اشاره مي گردد:

فرايند فوستريپ (Phostrip )

تنها فرايند بيولوژيكي حذف فسفراست كه در مسير جريان لجن برگشتي يك ناحيه بي هوازي منظور شده است كه حدود 20 تا 30 درصد از جريان لجن برگشتي وارد تانك بي هوازي شده و در نهايت فسفر در اين تانك آزاد مي شود و سپس همراه جريان سرباره راهي تانك ترسيب شيميايي شده و در آنجا با افزودن آهك به طريق شيميايي رسوب داده مي شود
در اين سيستم چون تنها بخشي از جريان فاضلاب در معرض تصفيه شيميايي قرار مي گيرد ، مقدار آهك مصرفي نسبت به سيستمهاي آهك زني مصرف آهك كمتر بوده و لجن توليدي كمتر است.

فرايند اصلاح شده باردن فو (modified Bardenpho process)

در اين سيستم بر گشت لجن از مراحل هوازي به مرحله آنوكسيك درون برگشت مي شود.

فرايند A/O

در اين روش با قطع عمل هوادهي در بالا دست تانك هوادهي منطقه اي بي هوازي ايجاد مي شود.

فرايند UCT (University of Cape Town)

اين روش به منظور حذف نيتروژن و فسفر طراحي شده است.

فرايند SBR ( sequencing batch reactor)

با اعمال تغييراتي در سيستم SBR متعارف از طريق افزودن دو مرحله بيهوازي و هوادهي امكان حذف فسفر فراهم مي شود. شامل 5 مرحله :
1- مرحله پر شدن (filling)
2- مرحله اختلاط بي هوازي (anaerobic mix)
3- مرحله هوادهي(aeration)
4- مرحله ته نشيني(settling)
5- مرحله تخليه (withdrawal)
شركت پالود صنعت نيكان با استفاده از توانمندي مهندسين و تكنولوژيهاي روز دنيا ، سعي بر رفع اين معظل نموده اند . لذا شركت با هدف به حداقل رساندن هزينه هاي تصفيه فاضلاب هاي صنعتي و حفظ محيط زيست آماده همكاري در تصفيه پساب كارخانه هاي فولاد و مفتول سازي ... مي باشد.كليه سيستم هاي تصفيه فاضلاب طراحي شده در قالب پكيج آماده در خدمت مراكز صنعتي قرار ميگيرد .


 

اصول كلي تصفيه فاضلاب

 

اصول كلي تصفيه فاضلاب

تصفيه اوليه-تصفيه ثانويه- تصفيه ثالث

تصفيه اوليه:

هدف جداسازي مواد جامد از فاضلاب ورودي و جدا كردن نخاله هاي بزرگ توسط غربالها و يا خرد كردن آن ها با تجهيزات خرد كننده، جدا سازي جامدهاي معدني در كانالهاي دانهگير و بيشتر جامدات معلق آلي با ته نشيني، جداسازي تقريبا نيمي از جامدات معلق كه تقريبا BOD 30% كل فاضلاب ورودي را تشكيل مي دهند.

غربال كردن يا آشغال گيري:

حذف جامدات درشت از فاضلاب، غربالهاي درشت از ميله هاي عمودي به فاصله 1 سانتي متر از يكديگر و غربالهاي ريز از سيمهاي بافته شده و يا صفحات سوراخدار تشكيل شده اند. مقدار جامدات حذف شده در غربال كردن به اندازه رئزنه هاي غربال بستگي دارد. دفع در محل دفن بهداشتي زباله، خرد كردن و باز گردانيدن به جريان فاضلاب، خاكسترسازي متداولترين عمليات دفع جهت جامدات غربال شده به شمار مي رود.
آشغال گيري كه اولين واحد تصفيه خانه هاي رايج مي باشد، عمل حذف آشغالهاي با اندازه نسبتا بزرگ از فاضلاب عبوري را انجام مي دهد كه منبع مهمي براي ميزان BOD فاضلاب محسوب شده و نيز امكان آسيب رساني به تجهيزات مكانيكي تصفيه خانه را دارند. آشغالگيرها معمولا از ميله هاي با جنس استيل كه بصورت موازي كنار هم قرار مي گيرند تشكيل شده و تميز كردن آنها بصورت دستي و يا مكانيكي انجام مي شود.

آشغالگير مكانيكي:

در آشغالگيرهاي مكانيكي، شبكه آشغالگير توسط يك بازوي مكانيكي كه از يك سوييچ در بالادست آشغالگير فرمان مي گيرد، تميز مي شود. برخي ئيژگيهاي آشغالگيرهاي مكانيكي عبارتند از:
1-حداقل مقاومت در برابر جريان آب و كمك به استفاده موثرتر از كانال
2- نگهداري و تعمير آسان آشغالگير

آشغال گير دستي

آشغال گيرهاي دستي شامل دو نوع شبكه ريز و شبكه درشت مي باشد.
آشغالگيرهاي شبكه درشت، ذرات بزرگ جامد را از فاضلاب حذف مي كند.
آشغالگيرهاي شبكه ريز، نوعا براي حذف موادي بكار مي روند كه ممكن است در ادامه روند تصفيه مشكلات نگهداري و عملكردي ايجاد كند.

2- خرد كردن

مواد غربال شده گاهي پس از خرد كردن به جريان فاضلاب باز مي گردانند. خرد كننده معمولا جامدات درشت را تا اندازه تقريبي 8 ميلي متر خرد مي كند و به فاضلاب بر مي گرداند. دستگاههاي خرد كننده بايد جلوتر از دستگاههاي پمپاژ قرار بگيرند.

3-شن گيري يا حذف دانه:

دانه شامل گونه ها و انواع مختلفي مانند جامدات معدني شامل نخاله ها، شن، گل و لاي، پوسته تخم مرغ، شيشه و خرده فلز و يا تركيبات آلي سنگين تر و بزرگتر مانند تكه هاي استخوان، دانه ها و تفاله هاي چاي و قهوه مي باشد. از يك ميليون مترمكعب فاضلاب 15 مترمكعب دانه جدا مي شود. دانه هاي داراي مواد آلي يا در محل دفن بهداشتي دفع مي شوند و يا همراه با مواد غربال شده سوزانده و سپس دفع مي شوند.

4- اندازه گيري جريان:

دانستن شدتهاي هيدروليكي جريان براي عملكرد بسياري از راكتورها در واحد تصفيه فاضلاب ضروري مي باشد.

5- ته نشين سازي مقدماتي:

عمليات واحدي است كه براي تغليظ و جداسازي جامدات آلي معلق از فاضلاب طراحي مي شود. زمانيكه تصفيه اوليه كافي تلقي مي شود ته نشين سازي مقدماتي مهم ترين قسمت واحد تصفيه مي باشد.
عملكرد اين بخش جهت كاهش بار آلودگي وارد شونده به جريانهاي طبيعي آب بسيار حساس مي باشد. اين عمل بدون افزايش منعقد كننده هاي شيميايي و اختلاط مكتنيكي و يا عمليات لخته سازي مي باشد. مواد آلي اندكي از آب سنگين تر هستند و ته نشين مي شوند و مواد سبك تر مانند روغن ها در سطح فاضلاب شناور مي شوند. جداسازي كف توسط لجن روب و جداسازي مواد شناور توسط يك سر ريز كف انجام مي گيرد. ته نشين سازهاي اوليه يا به شكل مخازن مستطيل بلند و يا مخازن استوانه اي مي باشند.

لجن فعال

يك سيستم كشت ميكروبي معلق است كه از اوايل قرن بيستم توجه و استفاده مي شود. لجن ته نشين شده حاوي ميكروارگانيسم هاي زنده و فعال مي باشد و به همين دليل لجن فعال ناميده مي شود. لجن فعال از نوع كشت ميكروبي معلق با لجن بازگشتي مي باشد وبه صورت اختلاط كامل يا جريان لوله اي مي باشد. فرايند هوازي و اكسيژن به وسيله تزريق هوا تامين مي شود.

هوادهي لجن فعال

در فرايند لجن فعال سرعت مصرف اكسيژن هميشه از سرعت جايگزيني طبيعي آن بيشتر است. اكسيژن به طور مصنوعي در اثر هوادهي مايع مخلوط در راكتور بيولوژيكي تامين مي شود. سرعت مصرف اكسيژن تابعي از خواص فاضلاب و راكتور مي باشد. تكنيك هاي هوادهي عبارتند از:
پخش كننده هاي هوا (ديفيوزر ) براي تزريق هواي فشرده و همزنهاي مكانيكي ( سطحي ) براي اختلاط شديد جهت توزيع هوا در مايع و استفاده از هواي پخش شده در سيستم هاي جريان لوله اي و هواده هاي مكانيكي در سيستم هاي كاملا مخلوط شده اند.
• هواده هاي سطحي دور تند
اين نوع هواده قدرت پمپاژ بالايي داشته و با ايجاد اختلاط شديد هوا و آب از راندمان انتقال اكسيژ ن بالايي برخوردار است.
از جمله ويژگيهاي اين هواده ها مي توان به سهولت در نصب و اجرا، سهولت در نگهداري، پايين بودن هزينه نصب كامل، نصب سريع و آسان، بالاترين بازدهي انتقال اكسيژن، ايده آل جهت تصفيه فاضلاب، سهولت در تنظيم موقعيت قرارگيري، عدم قرارگيري قطعات الكترومكانيكي هواده در داخل فاضلاب، سهولت در مقيد كردن هواده، عملكرد مطلوب حتي در صورت متغير بودن سطح آب و عدم احتمال بروز نشتي روي سطح شناور از طريق درزپيچ ها و يا عوامل ديگر، اشاره كرد.
اين هواده ها در قسمتهاي مختلف تصفيه خانه ها از قبيل لاگونهاي هوادهي، تانكهاي متعادل ساز، هاضم هوازي لجن و تانكهاي ذخيره لجن كاربرد دارد.
• هواده هاي سطحي دور كند
هواده هاي سطحي مكانيكي با ايجاد حركت در فاضلاب پيرامون خود، سبب سهولت در انحلال هوا در آن مي شوند. هواده هاي دور پايين جهت چرخاندن روتور از گيربكس كاهنده استفاده مي كنند. اين هواده ها به دليل سرعت كم از عمر طولاني برخوردارند.
برخي ويژگيهاي اين هواده ها عبارتند از:
- سهولت در نصب و اجرا
- سهولت در نگهداري
- پايين بودن هزينه نصب كامل
- نصب سريع و آسان
- بازده بالا در انتقال اكسيژن
- قابل بكارگيري در مورد فاضلاب هاي خورنده
- ايده آل جهت تصفيه فاضلاب
هواده هاي دوركند در قسمتهاي مختلف تصفيه خانه ها از قبيل لاگونها و تانكهاي هوادهي كاربرد دارند.
• هوادهي عمقي
در شرايطي كه امكان استفاده از دستگاههاي هواده سطحي نباشد، هوادهي عمقي كاربرد قطعي و موثر در حوضچه هاي تصفيه فاضلاب خواهد داشت، اين هواده براي حوضچه هاي با عمق زياد و سطح كم مطلوبترين عملكرد را دارا مي باشد.
كاربرد:
- مخازن اختلاط و متعادل ساز
- تثبيت لجن
- شناور سازي
- هوادهي استخرهاي تصفيه
مزاياي فني:
- نصب آسان حتي در مخازن موجود
- كاركرد نرم و كم صدا
- جلوگيري از رسوب لجن در ته استخر
- جذب اكسيژن و بازدهي بالا در انتقال

نصب ثانويه سيستم هاي تصفيه فاضلاب شهري:

تبديل بيولوژيكي مواد آلي كلوئيدي و محلول به جرم زنده كه بعدا به وسيله ته نشين سازي جدا مي شود. تماس بين ميكروارگانيسم ها و مواد آلي در اثر معلق بودن جرم زنده در فاضلاب و يا عبور فاضلاب از سطح جرم زنده چسبيده به سطوح جامد معروفترين سيستم جرم زنده معلق لجن فعال مي باشد. جرم زنده توليد شده توسط كاتابوليسم خود خوري و ساير ميكروارگانيسم ها قابل تجزيه مي باشد.
معمولا تصفيه بيشتر لجن ثانوي توسط فرايندها بيولوژيكي بي هوازي صورت مي گيرد. محصولات نهايي گازي شكل، متان، دي اكسيد كربن و مايعات و جامدات بي اثر توليد مي شوند. متان داراي ارزش حرارتي است. مايعات با غلظت هاي بالاي تركيبات آلي به واحد تصفيه بازگردانده مي شوند. جامدات با مقدار زيادي از تركيبات معدني به عنوان تنظيم كننده مواد خاك و يا كود در زمينهاي كشاورزي مصرف مي شوند. بقيه جامدات را با سوزاندن و دفن بهداشتي دفع مي كنند.
گاهي تصفيه اوليه و ثانويه همراه با هم انجام مي شود. فاضلاب در حوضچه هاي اكسيداسيون ريخته مي شود و فاضلاب در سطح به طور هوازي و در عمق به صورت غيرهوازي تجزيه مي شود در سيستم لاگون هوادهي شده، اكسيژن در اثر هوادهي مكانيكي تامين مي شود و تجزيه در كل عمق بركه به صورت هوازي مي باشد. در اغلب موارد تصفيه ثانويه جهت دستيابي به استاندارهاي جريان خروجي كافي مي باشد.

طراحي تصفيه ثانويه:

جريان خروجي از تصفيه اوليه هنوز داراي 40 تا 50 درصد از مواد جامد معلق و تقريبا تمام مواد آلي و معدني محلول اوليه مي باشد. جهت حذف مواد آلي در تصفيه ثانويه از فرايندهاي فيزيكي، شيميايي و يا بيولوژيكي استفاده مي شود. در تصفيه بيولوژيكي مواد آلي فاضلاب به عنوان غذا توسط ميكروارگانيسم ها مصرف شده و به سلولهاي بيولوژيكي يا جرم زنده تبديل مي شود. ارگانيسم هايي كه در سيستم هاي آبهاي شيرين طبيعي به تجزيه مواد آلي مي پردازند. ارگانيسم هاي دخالت كننده در تصفيه فاضلاب مي باشند. جداسازي جرم زنده تازه توليد شده از فاضلاب جهت تكميل فرايند تصفيه ضروري مي باشد.

بركه ها و لاگونها

در بركه ها كه معمولا كم عمق هستند، فاضلاب براي مدت نسبتا طولاني جهت فرايند پالايش طبيعي و رسيدن به تصفيه مطلوب نگه داشته مي شود. در بركه ها حداقل قسمتي از سيستم بايد هوازي باشد. لاگونها حوضچه هايي هستند كه اكسيژن آنها از طريف هوادهي مصنوعي تامين مي شود. لاگونها معمولا اختياري هستند و جامدات در قسمت كف ته نشين مي شود و به شكل بي هوازي تجزيه مي شوندو بركه ها و لاگونهاي اختياري راكتورهاي كاملا بهم خورده، بدون جريان برگشتي جرم زنده هستند و جامدات فاضلاب در نزديكي محل ورود جريان ته نشين مي شوند.

گندزدايي جريانهاي خروجي

ضرورتا در مواردي كه در بخش هايي از جريان خروجي ممكن است با انسان تماس يابد، انجام داده مي شود.
فرايندهاي گندزدا مشابه با فرايندهاي گندزدايي در مورد آب آشاميدني مي باشد. اكسيد كننده هاي شيميايي موثرترين مواد گندزدا جهت فاضلاب مي باشند. پرمصرف ترين گندزدا كلر مي باشد. با وجود اينكه كلر با اجزاي مشخصي در فاضلاب تركيب شده و ايجاد تركيب هالوفرم مي نمايد بيش از ساير مواد گندزدا به مصرف مي رسد.

 

تصفيه پساب لبني

تصفيه پساب لبني

‌در خيلي از نقاط دنيا صنايع لبني از مهمترين توليد كنندگان فاضلاب در آلوده سازي آب ها تلقي مي گردد.
در صنايع لبني مقادير قابل توجهي آب به عنوان خنك كننده به كار مي رود كه اين آب ها آلوده نيستند و نياز به تصفيه خاصي ندارند. در گذشته مايعاتي نظير كف شير و كف كره جز مواد آلودگي فاضلاب هاي لبني بودند ولي امروزه اين مواد جزو تركيبات ارزشمندي هستند و همراه فاضلاب تخليه و دفع نخواهد شد.
معمولا فاضلاب هاي صنايع لبني محتوي مقادير قابل توجهي مواد آلي است ولي در اكثر موارد مي تواند توام با فاضلاب هاي شهري مورد تصفيه قرار گيرد ولي توصيه كرده اند بهتر است اين عمل بعد از انجام تصفيه مقدماتي بر روي فاضلاب لبني انجام شود.
در كارخانجات توليد مواد لبني تهيه لبنيات و محصولات وابسته شامل موارد زير هستند:
• محل دريافت شير
• بطري نمودن شير
• تهيه پنير
• تهيه خامه
• تهيه شيرخشك
• تهيه بستني
• تهيه شير تغليظ شده

منابع توليد فاضلاب در صنايع لبني

مهمترين فاضلاب هاي توليدي در مراحل تهيه محصولات لبني به قرار زير هستند:
• آب شستشوي مخازن در محل دريافت شير
• آب شستشوي دورسازي محصولات از شيرآلات- لوله ها- ماشين آلات
• آب شستشوي روزانه كليه تاسيسات
• آب شستشوي كف كارگاه ها
• آب شستشوي قطرات شير نشتي از روي ماشين آلات
• لجن خروجي از ته نشيني هاي تصفيه خانه
• شستشوي ذرات كازئين و پنير
• آب شستشوي محل پاره شدن پاكت شير
• آب شستشوي ماشين آلات بعد از روغن كاري
• آب تخليه ديگ هاي بخار
• آب شستشوي رزين هاي تبادل يوني
فاضلاب صنايع لبني تقريبا خنثي يا كمي قليايي هستند. ولي ممكن است به سرعت كمي حالت اسيدي يابند زيرا قند شير مي تواند به اسيد لاكتيك تبديل گردد. لاكتوز موجود در فاضلاب هاي لبني به علت كمبود اكسيژن ممكن است به اسيد لاكتيك تبديل شود كه در اثر پايين آمدن PH كازئين رسوب نمايد.
فاضلاب هاي لبني مقادير ناچيزي مواد معلق دارند و در آن ها ممكن است بوهاي ناشي از اسيد بوتيريك ناشي از متلاشي شدن كازئين نيز موجود باشد.
در فاضلاب صنايع لبني معمولا شير و محصولات لبني ديده شده و 90 درصد BOD آن مربوط به وجود و حضور همين مواد است. ميزان شير موجود در فاضلاب ها بين 0/5 تا 6 درصد شير وارد شده به تاسيسات مي باشد.
BOD و COD در فاضلاب هاي لبني خيلي بالا است. BOD مي تواند بين 2500 تا 4000 ميلي گرم در ليتر تغيير نمايد. مقدار COD اين فاضلاب ها هم عموما 4000ميلي گرم در ليتر است. شير خالص داراي 100000 ميلي گرم در ليتر BOD است.

تصفيه فاضلاب صنايع لبني

مهمترين خصوصيات فاضلاب هاي لبني كه در تصفيه آن بايد مورد توجه قرار گيرد عبارتند از:
• تغييرات حجمي و كيفي فاضلاب ها در مدت كار كارخانه ها به صورت روزانه – فصلي
• درجه حرارت فاضلاب ها
• PH
• چربي و روغن-مواد آلي و مواد معلق قابل ته نشيني
• ازت و فسفر
• BOD زياد فاضلاب ها
مهمترين فرآيندهاي تصفيه فاضلاب لبني در موارد زير بررسي مي شود:
• يكنواخت سازي فاضلاب هاي توليدي
• حذف چربي و روغن از فاضلاب
• آشغالگير و ته نشيني
• درجه حرارت فاضلاب
مهمترين روش هاي تصفيه بيولوژيكي فاضلاب هاي لبني عبارتند از:
• لجن فعال متعارف
• لجن فعال به طريقه هوادهي گسترده
• روش هاي لاگوني به صورت هوازي و بي هوازي و هوادهي
• روش SBR
• روش UASB در تعقيب آن لجن فعال
• بستر باكتري
معمولا در يك تصفيه خانه فاضلاب به روش بيولوژيكي علاوه بر آشغالگير – دانه گير – يكنواخت سازي – حوض هاي ته نشيني اوليه – حوض هاي تصفيه بيولوژيكي يا هوادهي – حوض هاي ته نشيني ثانويه – كلرزني فاضلاب تصفيه شده – حوض تغليظ لجن – وسايل بي آب كردن لجن غليظ شده استفاده مي نمايند.

 

تصفيه پساب صنعتي

تصفيه فاضلاب صنعتي

در تصفيه خانه هاي فاضلاب صنعتي معمولا از سه روش زير استفاده مي نمايند:
1. روش هاي شيميايي
2. روش هاي فيزيكي
3. روش هاي بيولوژيكي
در روش هاي شيميايي مي تواند به اكسيداسيون – ترسيب – احياي مواد و تشكيل گازها اشاره نمود. در روش هاي فيزيكي بايد شناورسازي – صاف كردن – تعويض يوني – جذب نام برد. و در روش هاي بيولوژيكي بيشتر فعاليت ارگانيسم هاي زنده موجود در فاضلاب دخالت داشته و با تجزيه مواد آلي علاوه بر توليد ارگانيسم هاي زنده موجود در فاضلاب دخالت داشته و با تجزيه مواد آلي علاوه بر توليد ارگانيسم هاي جديد معمولا اين مواد مورد تجزيه قرار مي گيرند. اشاره مي نمايد اگر در تصفيه فاضلاب هاي صنعتي از روش هاي تصفيه غيرمتعارف استفاده نمايند. نه تنها فاضلاب تصفيه شده از كيفيت مطلوبي برخوردار نخواهد بود بلكه هزينه هاي مورد نياز به ميزان وسيعي افزايش خواهد يافت.
بايد توجه داشت كه علي الاصول در تمام روش هاي تصفيه قسمت قابل توجهي از آلودگي ها حذف خواهد گرديد. در تمام روش هاي تصفيه ذكر شده، همواره مقادير نسبتا زيادي لجن توليد خواهد شد كه جمع آوري و تصفيه و دفع آن هزينه هاي زيادي در بر خواهد داشت.
هزينه هاي تصفيه فاضلاب صنعتي به دو عامل ميزان فاضلاب و كيفيت آن از نظر موادآلوده كننده مربوط است. بايد سعي داشت با تمهيدات مختلف علاوه بر كاستن از حجم فاضلاب هاي توليدي، كيفيت آن با تمهيداتي مانند جلوگيري از هدر رفتن مواد اوليه صنعتي با بازيافت مواد موجود در فاضلاب ها به نحوي بهبود يابد كه هزينه هاي تصفيه تقليل قابل توجهي يابد.
در مجموع دو روش مهم زير اهم روش هاي تصفيه فاضلاب هاي صنعتي است.
1. روش هاي شيميايي
2. روش هاي بيولوژيكي
در مواردي هم ممكن است تصفيه فاضلاب صنعتي ادغام شده دو روش مذكور باشد.
در هر دو روش مورد بحث مي توان موارد زير را مورد توجه قرار داد:
• تصفيه اوليه
• تصفيه ثانويه

در تصفيه اوليه مهمترين فرآيندهاي به كار رفته عبارتند از:

• با توجه به اينكه فاضلاب هاي صنعتي محتوي مواد معلق درشت و ريز هستند كه ورود آن ها به فرآيندهاي تصفيه ايجاد مشكل مي نمايند. لذا حذف اين مواد از طريق آشغالگير كه در كانال ورودي فاضلاب به تصفيه خانه نصب خواهد شد ضروري مي باشد.
• در مواردي ممكن است فاضلاب هاي صنعتي محتوي مواد دانه اي باشند كه ورود آن ها به فرآيندهاي تصفيه مخصوصا در تماس با وسايل برقي و مكانيكي تصفيه خانه ايجاد اشكال نمايد. از اينرو مواد دانه اي را در حوض هاي دانه گير كه انواع و اقسام مختلفي دارد از فاضلاب جدا مي نمايد.
• چون ميزان توليد فاضلاب در ساعات مختلف شبانه روز ممكن است متغير باشد براي اندازه گيري دبي ورودي به تصفيه خانه از وسايل اندازه گيري دبي استفاده خواهد بود.
• در بيشتر فرآيندهاي صنعتي ممكن است در ساعات مختلف علاوه بر دبي فاضلاب كيفيت آن نيز تغييراتي كند. براي ورود فاضلاب صنعتي يكنواخت شده به تصفيه خانه لازم است از حوض يكنواخت استفاده شود.
• در بعضي فاضلاب هاي صنعتي مواد معلق درشت ممكن است موجود باشد كه جداسازي آن ها از طريق ته نشيني اوليه در تصفيه خانه امكان پذير است.
• بعضي فاضلاب ها محتوي فلزات سنگين هستند عمل جداسازي اين مواد از طريق اختلاط و انعقاد و احيانا اصلاح PH و در موادي اكسيداسيون يا احيا امكان پذير است.
• با توجه به اينكه اكثر فاضلاب هاي صنعتي محتوي مواد آلي هستند كه در مقابل اكسيژن قابل اكسيده شدن مي باشند. در مرحله تصفيه بيولوژيكي فاضلاب ها به آن از طريق هوادهي اكسيژن مورد نياز تزريق خواهد شد. عمل اكسيداسيون علاوه بر اكسيژن تزريقي با استفاده از اكسيژن تركيبي مثل نيترات – سولفات نيز امكان پذير است. مواد آلي پس از اكسيداسيون به مواد قابل ته نشيني خواهد شد.
• فاضلاب ته نشين شده در حوض ته نشيني ثانويه كه در حقيقت فاضلاب تصفيه شده است را قبل از دفع يا هرگونه مصرفي ضدعفوني مي نمايند.

• در بعضي فاضلاب هاي صنعتي محتوي تركيبات خاص مانند رنگ و بعضي مواد آلي لازم است اين مواد قبل از ورود فاضلاب به فرايندهاي تصفيه از آن جدا گردد.
• چون در عمليات تصفيه فاضلاب هاي صنعتي همواره مقادير قابل توجهي لجن به وجود مي آيد، لازم است نسبت به جمع آوري – تغليظ و بي آب نمودن آن اقداماتي به عمل آيد.

 

تصفيه پساب به روش شيميايي

 تصفيه پساب به روش شيميايي

تصفيه شيميايي فاضلاب و پساب در موارد زير به مرحله اجرا در مي آيد:
1. ته نشيني مواد معلق ريز و كلوئيدي با استفاده از مواد شيميايي
2. تصفيه شيميايي فاضلاب شهري
3. تصفيه شيميايي بعضي از پساب هاي صنعتي
مورد اول نيز اغلب درباره ي تصفيه پساب هاي صنعتي به عنوان تصفيه مقدماتي قابل اجرا است، در مواقعي كه پساب ها محتوي مواد معلق زياد باشد يا در مواردي كه بخواهند قسمتي از رنگ پساب را قبل از ورود به واحدهاي تصفيه بيولوژيكي حذف نمايند، چون بعضي از مواد معلق ريز و كلوئيدي يا مواد رنگي براي ته نشيني زمان خيلي زيادي نياز دارند. مواد كلوئيدي به علت دارا بودن بار الكتريكي و خاصيت دفع ذرات هم بار يكديگر، دائما در محيط فاضلاب يا پساب در حال حركت هستند و تنها وقتي مي توانيم اين مواد را از پساب جدا كنيم كه بوسيله خاصي بار الكتريكي آنها را خنثي كرده باشيم، فلسفه استفاده مواد شيميايي در تصفيه شيميايي فاضلاب و پساب نيز بر اصل خنثي كردن بار الكتريكي كلوئيدها با مواد شيميايي استوار است.


براي تصفيه شيميايي مي توان مراحل زير را در نظر داشت:
• اختلاط سريع ماده شيميايي و فاضلاب يا پساب به منظور ناپايداركردن كلوئيدها از نظر بار الكتريكي
• اختلاط آرام تر ماده شيميايي و پساب به منظور انعقاد و گردهم آيي كلوئيدهاي بي بار و تشكيل ذرات درشت قابل ته نشيني (فلوك ها)
• جداسازي فلوك ها از طريق حوض هاي ته نشيني
عوامل موثر كه در اختلاط ماده شيميايي با فاضلاب موثر هستند عبارتند از:
• نوع مواد معلق
• ويسكوزيته
• زمان اختلاط و انعقاد
• شدت بهم زني

شايد تنها عيب تصفيه شيميايي يا ته نشيني شيميايي پيدايش مقادير قابل توجهي لجن است.

برخي از مواد منعقدكننده :

• كلروفريك
• سولفات فريك
• آهك
• سولفات آلومينيوم
هر يك از اين مواد در ميداني از PH قادر به انعقاد هستند، در صورتيكه نياز به اصلاح PH باشد بايد از مواد خاصي براي اين منظور استفاده كرد. براي تعيين ميزان ماده منعقدكننده با استفاده از آزمايش جارتست امكان مي باشد.

تصفيه شيميايي فاضلاب

تصفيه شيميايي ممكن است به يكي از دلايل زير انجام گيرد:
1. بعنوان پيش تصفيه براي حذف مواد رنگي، معلق ريز و كلوئيدي در تصفيه كامل بيولوژيكي بعضي پسابها مانند پسابهاي رنگرزي، چرم سازي و تهيه مواد غذايي در اين روش ها مراحل زير اجرا مي گردند:
• آشغال گيري
• يكنواخت كردن كيفيت و كميت پساب
• تنظيم PH
• اختلاط سريع دارو و پساب
• انعقاد و يا اختلاط بطي دارو و پساب
• ته نشيني مواد منعقد كننده
بعد از مرحله ته نشيني روش تصفيه بيولوژيكي اعمال خواهد گرديد.
2. روش تصفيه شيميايي مي تواند خود به عنوان روش كامل تصفيه تلقي شود در اين روش از فعل و انفعالاتي چون اكسيداسيون، احيا و رسوب دادن به بعضي تركيبات استفاده خواهد شد.
از مهمترين پساب هاي صنعتي كه براي تصفيه كامل آن ها تنها روش تصفيه شيميايي كافي خواهد بود، پساب كارگاههاي آبكاري است.

 

تصفيه پساب بهداشتي

 

تصفيه پساب بهداشتي

در صورتيكه تصفيه اوليه فاضلاب و پساب و يا تصفيه شيميايي آن ها نتواند فاضلاب تصفيه شده در حد استاندارهاي موجود توليد نمايد، بايستي تصفيه زيستي به منظور كاهش هرچه بيشتر مواد آلي فاضلاب يا پساب مخصوصا آن قسمت از اين مواد كه بصورت خيلي ريز و كلوئيدي هستند و تشكيل دهنده درصد عمده اي از آلودگي هاي فاضلاب و پساب مي باشند انجام گيرد. تصفيه بيولوژيكي پساب ها علاوه بر تقليل مواد آلي در كاهش مواد معدني ممكن است موثر باشد.
بديهي است در تصفيه بعضي پساب هاي صنعتي چون مواد آلي و معدني موجود احتمالا كفاف نيازهاي فعاليت ميكروارگانيسم هاي موثر در تصفيه بيولوژيكي را ندهد افزودن دستي آنها به محيط تصفيه ضرورت خواهد داشت. همچنين در صورتيكه در پساب مورد تصفيه مواد سمي براي فعاليت باكتري هاي شركت كننده در تصفيه زيستي موجود باشد حذف اين مواد قبل از تصفيه بيولوژيكي ضرورت خواهد داشت.
فاضلاب و پساب كه منبع مهمي از مواد غذايي هستند ميزبان زندگي و فعاليت تعداد زيادي ميكروارگانيسم باشند كه فعاليت آنها در تصفيه زيستي فاضلاب قابل توجه است. باكتري ها مانند هر موجود زنده ديگري براي ادامه حيات و تكثير به اكسيژن و مواد غذايي نياز دارند.
دو منبع مهمي كه ميكروارگانيسم ها از آن كربن لازم براي فعاليت هاي حياتي خود را تامين مي كند گاز كربربنيك، هوا و مواد آلي هستند.
حذف و كاهش آلودگي فاضلاب يا پساب بر حسب BOD در روش تصفيه بيولوژيكي در دو مرحله زير قابل توجيه است.
1. حذف مقدار زياد و سريع مواد كلوئيدي و معلق و BOD
2. ادامه حذف مواد مذكور بصورت بطئي
در تصفيه بيولوژيكي فاضلاب و پساب همواره مقدار ناچيزي از مواد آلي به صورت تجزيه نشده و محلول يا معلق باقي خواهد ماند كه در حقيقت اين مواد لجن هاي اضافي حاصل از تجزيه زيستي هستند.

عوامل مهم در مكانيسم تصفيه زيستي فاضلاب:

1. غذاي مورد نياز به اندازه كافي
2. اكسيژن محلول
3. تشكيل توده هاي بيولوژيكي و تماس آن ها با فاضلاب ورودي به واحد تصفيه زيستي
4. زمان لازم براي اكسيداسيون مواد آلي

انواع اكسيداسيون بيولوژيكي

اگر تجزيه بيولوژيكي با استفاده از اكسيژن محلول يا اكسيژني كه مصنوعا به فاضلاب تزريق مي شود، انجام گيرد، اكسيداسيون بيولوژيكي را هوازي گويند. و اگر اين عمل با استفاده از اكسيژن تركيبي باشد اكسيداسيون را بي هوازي مي نامند. مواد حاصل از اكسيداسيون هوازي اغلب بي بو ولي مواد حاصل از اكسيداسيون بي هوازي بو داري نظير آمونياك، فسفين، هيدروژن سولفوره است.
دو ماده مغذي مهمي كه در فعاليت باكتري هاي هوازي از ساير مواد اهميت بيشتري دارد ازت و فسفر است
فرآيندهاي بيولوژيكي بي هوازي كه در ابتدا براي تثبيت و كاهش حجم لجن فاضلاب توسعه پيدا كرد اكنون براي تصفيه فاضلاب صنعتي شامل مواد زايد آلي به كار مي رود. اين روش ها همچنين براي تصفيه فاضلاب خانگي موثرند.

اين فرآيندها را مي توان به شكل گسترده اي به دو گروه طبقه بندي كرد • فرآيندهاي بي هوازي رشد چسبيده
• و فرآيندهاي رشد معلق

فرآيندهاي بي هوازي رشد چسبيده

1. راكتورهاي بستري بسته اي جريان بالا رو و پايين رو
2. راكتور بستري گسترده
3. راكتور بستري مايع
4. راكتور با بستر لجن و حريان بالا رو

فرآيندهاي رشد معلق

1. راكتور بي هوازي تركيبي
2. راكتور بي هوازي تماسي
در كنار اين موارد، شكل هاي ديگر فرآيندهاي بي هوازي براي تصفيه فاضلاب صنعتي خاص و لجن معروف مي باشند.
• راكتور ناپيوسته متوالي
• لاگون هاي بي هوازي
• جداسازي غشا
عملا تصفيه بي هوازي فاضلاب بيشتر با تصفيه هوازي همراه است. در مورد فاضلاب با بار آلودگي صنعتي، مشاهده مي شود كه تصفيه بي هوازي اقتصادي تر از تصفيه هوازي تبديلي است اگرچه كيفيت پساب به دست آمده در تصفيه بي هوازي معمولا ضعيف است و همراه با غلظت بيشتر مواد جاند معلق است

مفهوم حذف:

حذف محتواي آلي در فاضلاب با ميكروارگانيسم هاي اختياري و بي هوازي با تثبيت ماده آلي به مايع، گازها ( اغلب متان و دي اكسيد كربن) و ديگر فرآورده هاي نهايي ثابت با عدم حضور اكسيژن انجام مي شود. بعضي از مولكول هاي آلي در برابر احياي زيستي مقاومند و تثبيت نمي شوند.اكثر آن ها مانع آبگيري از لجن شده و موجب حذف مواد آلي مزاحم مي شوند.
سه مرحله پايه اي در تثبيت كلي ماده آلي به شرح زير مي باشد.

مرحله اول هيدروليز:

تركيبات آلي پيچيده با جرم مولكولي بالا اول به تركيبات مولكولي سبك مناسب براي استفاده به عنوان منبع انرژي و كربن سلولي در ميكروارگانيسم ها مورد استفاده قرار مي گيرند.
اين مواد توسط آنزيم هاي توليد شده از باكتري تجزيه مي شوند.

مرحله دوم اسيدوژني:

تركيبات مولكولي سبك حاصل شده از هيدروليز با تخمير به اسيدهاي فرار واسطه معين مثل اسيد استيك، اسيد پروپيونيك و اسيدهاي چرب، تبديل مي شوند.
اين فرآيند توسط باكتري بي هوازي و اختياري انجام مي شود كه روي هم اسيد سازها ناميده مي شوند. در اين مرحله تثبيت بسيار كم BOD يا COD انجام مي گيرد.

مرحله سوم متانوژني:

تركيبات اسيدي حد واسط تشكيل شده توسط اسيدسازها در مرحله ۲ به تركيبات نهايي ساده تري مانند Co2 و CH4 از طريق تثبيت با باكتري بي هوازي مستقيم كه متان ساز ناميده مي شود تبديل مي گردد.

مفهوم سيستم:

سيستم معمولا شامل يك مخزن با هواي فشرده است كه در آن فاضلاب به صورت مستمر وارد مي شود.
گاز توليدي از طريق سيستم جمع آوري گاز، جمع مي شود و به عنوان منبع انرژي استفاده مي گردد در حالي كه لجن توليدي براي تصفيه بيشتر نگه داشته مي شوند.

راكتورهاي بي هوازي:

1- راكتورهاي رشد مرتبط

براساس نوع بسته بندي مواد و نوع عملكرد،چهار نوع راكتور بي هوازي مرتبط رشد كاربرد دارند. اين راكتورها معمولا شامل مخزن هاي استوانه اي يا مستطيلي پر شده از مديا هاي مختلف مي باشند.

الف) راكتورهاي بستري و بسته اي:

اين راكتورها فيلترهاي بي هوازي هستند و ممكن است از نوع جريان بالا رو يا پايين رو باشند. مواد بستر ممكن است شامل سنگ يا پلاستيك با شكل هاي مختلف باشد. بسترها معمولا ثابت هستند و مواد خروجي تصفيه شده معمولا برگشت نمي شوند.

ب) راكتور بستر گسترده:

اين يك نوع راكتور با جريان بالا رو است .معمولا ماده بكار رفته در بستر مورد استفاده شن ريز است. پساب تصفيه شده معمولا برگشت داده مي شود .

ج) راكتور بستري مايع:

اين يك نوع راكتور جريان بالا رو است. مواد مورد استفاده هم، شن ريز است.پساب تصفيه شده برگشت داده مي شود.

د) راكتور جريان بالا رو بي هوازي با بستر لجن:

اين يك راكتور با جريان بالا رونده است. در اين راكتور لايه كه در آن لايه بيولوژيكي گرانول ها را شكل مي دهد كه به عنوان بستر لجن كار مي كنند.
هنگامي كه فاضلاب توزيع شده هماهنگ از انتهاي مخزن تغذيه شوند مايع از ميان منطقه گوارشب راكتور عبور مي كند و جداسازي جامد - مايع رخ مي دهد‌. مواد جامد تصفيه شده جدا شده به منطقه لايه اي فعال بر مي گردند. و پساب تصفيه شده از بالا خارج مي شود‌. مواد معلق به سنگهاي بستر مي چسبند و تثبيت مي شوند و گاز توليدي در اثر تجزيه مواد آلي جمع مي شوند.

2- راكتورهاي بي هوازي رشد معلق

الف) راكتور بي هوازي با اختلاط كامل:

اين سيستم شامل يك تانك بسته و فاضلاب تصفيه نشده با جريان پيوسته و با اختلاط كامل مي باشد.
از آنجايي كه پساب خروجي باز چرخاني نمي شود، مدت زمان ماند مواد جامد و زمان ماند هيدروليكي در سيستم يكسان مي باشد. كه براي فاضلاب هايي با محتواي مواد آلي محلول بالا ،مناسب مي باشد.

ب) راكتور بي هوازي تماسي:

اين سيستم، مشابه راكتور اختلاط كامل بي هوازي مي باشد با اين تفاوت كه بايومس راكتور در زلال ساز كه در قسمت پايين قرار گرفته جدا مي باشد و نسبتي از مواد جامد ته نشين شده باز چرخاني مي شود.
از آنجايي كه لجن راكتور توليد گاز متان مي كند، كاربرد جداكننده هاي گاز در جداسازي مواد جامد ضروري است.

 

تصفيه پساب بيمارستان

 

تصفيه پساب بيمارستان

 

اجزاء معمول فاضلاب‌هاي بيمارستاني شامل موارد زير است:
- مواد آلي قابل‌تجزيه بيولوژيك
- مواد معدني (محلول، كلوئيدي يا معلق)
- فلزات سمي (جيوه)
- مواد شوينده (دترجنت‌ها)

ماهيت فاضلاب بيمارستاني

در كل فاضلاب‌هاي بيمارستاني به دليل وجود پاتوژن‌هاي مختلف، فلزات سنگين و تركيبات شيميايي – دارويي، تركيبات كلردار و دترجنت در خود داراي اهميت ويژه‌اي مي‌باشند. ازآنجاكه بيمارستان محل درمان بوده بنابراين منطقي به نظر مي‌رسد كه فاضلاب، حاوي مقدار زيادي پاتوژن باشد، فلزات سنگين هم چون جيوه و نقره نيز در برخي از مراحل درمان استفاده مي‌‌شوند كه خواه‌وناخواه به فاضلاب راه پيدا مي‌كنند و خيلي از تركيبات شيميايي – دارويي كه در فرآيند تشخيص و درمان از آن‌ها استفاده مي‌شود بدون تغيير و يا با اندك تغييري از بدن بيمار دفع مي‌شود. از كلر و تركيبات آن نيز براي گندزدايي فاضلاب و از بين بردن پاتوژن‌ها استفاده گسترده‌اي مي‌شود و دترجنت نيز در وسعت زيادي از بيمارستان جهت گندزدايي سطوح و وسايل و ... كاربرد دارد.
آنتروويروس‌ها مقدار زيادي در فاضلاب وجود دارند. حضور آن‌ها، به‌عنوان آلودگي ويروسي آب، در پساب‌هاي بيمارستاني نشانگر حضور ويروس‌هاي ديگر است. اين ترشحات مايع، مستقيماً از طريق لوله‌هاي فاضلاب آزمايشگاه و به‌صورت كلي بيمارستان به شبكه فاضلاب روي شهري راه مي‌يابد و با انجام فرآيندهاي فيزيكي و شيميايي در تصفيه فاضلاب تغييري در آن‌ها ايجاد نمي‌شود.
فاضلاب‌هاي بيمارستاني كه سبب تشديد آلودگي مي‌شود حاوي تركيبات كلردار و يا فلزات سنگيني مانند جيوه و نقره است. مقدار COD گزارش‌شده در برخي از پساب‌هاي بيمارستاني به ترتيب برابر ۷۰۰ تا ۱۹۰۰ ميلي‌گرم در ليتر است. ميزان تركيبات AOX (تركيبات هالوژنه) موجود در فاضلاب‌هاي بيمارستاني نسبتاً بالا است. اين تركيبات تجزيه‌پذيري خوبي ندارند و رفتارهاي جذبي خوبي نيز از خود نشان نمي‌دهند و بيشترين جرم AOX جداشده از پساب‌هاي بيمارستاني مربوط به صفحات آزمايش X-ray, حلال‌ها گندزداها، پاك‌كننده‌ها و داروهاي كلردار است. مطالعات انجام‌گرفته بر روي بيمارستان‌هاي آلمان نشان داده است كه غلظت اين تركيبات در پساب خروجي بخش‌هاي ويژه حدود 0.13 تا0.94 ميلي‌گرم در ليتر است، درصورتي‌كه اين مقدار براي پساب خروجي كل بيمارستان بسيار بيشتر است. غلظت تركيبات AOX در بخش مركزي بيمارستان‌هاي فرانسه در بين 0.38تا 0.24 ميلي‌گرم در ليتر است. معمولاً درصد مشاركت داروها در ميزان تركيبات AOX خروجي از پساب‌هاي بيمارستاني كمتر از ۱۱ درصد است. البته بايد اين را ذكر كرد كه ميزان تركيبات AOX در ادرار افراد بيمار بسيار پايين است. اين مقدار معمولاً برابر با ۱/۰ ميلي‌گرم در ليتر و ۲/۰ ميلي‌گرم در ليتر است. به‌واسطه اثر ترقيق، تأثير اين عوامل خروجي از افراد بيمار بسيار ناچيز است.فاضلاب بيمارستاني

خصوصيات مربوط به عوامل سمي در فاضلاب بيمارستاني

كاربرد آزمايش‌هاي سلولي بر روي فاضلاب‌هاي بيمارستاني نشان داده است كه اين پساب‌ها داراي خاصيت موتاژنيك قوي هستند. منبع اين عوامل موتاژنيك مورد ارزيابي قرار گرفت و مشخص شد يكي از دلايل اين سميت بالا به دليل تركيبات هالوژنه آلي توليدشده به‌واسطه مصرف كلر و ديگر تركيبات هالوژنه در بيمارستان است كه يكي از مواردي كه سبب توليد اين تركيبات در فاضلاب مي‌‌شود اضافه كردن كلر به فاضلاب و يا مواد اكسيدكننده به‌منظور كاهش ميزان آلودگي و يا اكسيد كردن بخشي از مواد آلي (قبل از پيش‌تصفيه‌ لازم بر روي فاضلاب) است. در اين حالت مواد آلي وارد واكنش‌هاي اكسيداسيون و احيا با تركيبات هالوژنه مي‌شوند و تركيبات هالوژنه آلي را ايجاد مي‌كنند. اين تركيبات بسيار مقاوم بوده و تجزيه‌پذيري بسيار پاييني دارند. بخش عمده‌اي از اين مواد در PH بيشتر از 8 در آب محلول هستند. به‌واسطه آن‌كه خصوصيات شيميايي و ساختاري اين تركيبات به‌خوبي شناخته‌شده نيست، اين تركيبات را به‌صورت AOX-CL نشان مي‌دهند كه نشان‌دهنده تركيبات آلي كلردار قابل‌جذب بر روي كربن فعال است.
تجزيه‌پذيري زيستي داروها و حضور آن‌ها در پساب‌هاي بيمارستاني، فاضلاب‌هاي شهري و محيط‌زيست و بررسي آلاينده‌هاي موجود در بيمارستان نشان مي‌دهد كه تركيبات ويژه، به‌خصوص ارگانوهالوژن و تركيبات دارويي كه تا حدي متابولييز شده‌اند بدون آن‌كه تصفيه (به عبارت صحيح‌تر تجزيه شوند) تصفيه‌خانه‌هاي فاضلاب شهري را رها مي‌كنند. گزارش‌هاي مختلفي از وجود تركيبات دارويي در آب‌هاي طبيعي و پساب‌هاي تصفيه‌خانه‌هاي فاضلاب شهري گزارش‌شده است كه مؤيد همين موضوع است.
تحقيقاتي كه در برخي نقاط دنيا روي آب‌هاي زيرزميني و سطحي انجام‌شده، نشان مي‌دهد داروهايي كه به مردم و حيوانات تجويزشده بود شامل آنتي‌بيوتيك‌ها، هورمون‌ها، قرص‌هاي ضد درد، داروهاي ضد سرطان و ... در آب‌هاي سطحي، زيرزميني و حتي آب‌هاي خروجي از شيرهاي آب مصرفي مردم وجود دارد. مقادير زيادي از داروها مصرف‌شده توسط انسان‌ها و حيوانات خانگي از طريق مدفوع و ادرار به بيرون ترشح و با تخليه فاضلاب‌ها به محيط‌زيست وارد مي‌شوند. تحقيقات انجام‌گرفته در انگلستان مشخص كرد كه داروها تا غلظتي برابر ۱ ميكروگرم در ليتر در محيط آبي وجود دارند.
محلول‌هاي گلوتارآلدييد به‌صورت گسترده‌اي در بيمارستان‌هاي دنيا براي گندزدايي تجهيزات پزشكي مورداستفاده قرار مي‌گرفتند. اين محلول‌ها بعد از استفاده بدون هيچ تصفيه‌اي به محيط‌زيست راه مي‌يابند. غلظت اين تركيبات در فاضلاب بيمارستاني ۵/۰ ميلي‌گرم در ليتر است با حضور اين تركيبات در محيط‌زيست، خطرات متعددي محيط‌زيست جانداران را تهديد مي‌كند. هنگامي‌كه به يك انسان يا حيوان دارويي داده مي‌شود ۵۰ تا ۹۰ درصد آن بدون تغيير به بيرون ترشح مي‌شود، بقيه دارو به‌صورت متابوليسم‌هاي تشكيل‌شده به بيرون ترشح مي‌شود كه درواقع متابوليست حاصل واكنش بدن با دارو است. داروها به صورتي ساخته‌شده‌اند كه خاصيت ويژه‌اي داشته باشند. ۲۰ درصد از داروهاي ساخته‌شده در بين سال‌هاي ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ به‌صورت ليپوفيليك بودند، بدين معنا كه آن‌ها تمايل به حل شدن در چربي را دارند نه حل شدن در آب. بدين‌صورت از ميان ديواره سلولي عبور مي‌كنند و در داخل آن وارد واكنش مي‌شوند. اين به اين معنا است كه چنانچه آن‌ها به محيط‌زيست وارد شوند، وارد زنجيره غذايي شده و در آنجا متمركز و به جانداران رده‌بالاتر راه مي‌يابند. بعضي از داروها به‌گونه‌اي ساخته‌شده‌اند كه مقاوم باشند، به صورتي كه توانايي حفظ ويژگي خود را براي مدت زيادي داشته باشند. بعضي از گزارش‌ها حاكي از آن است كه بعضي از متابوليست‌هاي تشكيل‌شده از داروهاي مصرف‌شده بسيار ليپوفيليك‌تر و مقاوم‌تر از داروي اصلي هستند. باقيمانده تركيبات دارويي مختلف همراه تركيبات متابوليز شده آن‌ها از طريق ادرار به محيط وارد مي‌شوند مولكول‌هاي مشخصي كه تجزيه‌پذير نيستند، به محيط‌هاي آبي را تشكيل مي‌دهند.
در ميان تركيبات دارويي مختلفي كه موردبررسي محققين محيط‌زيست قرارگرفته است، چهار گروه از داروها وجود دارند كه در بين همه داروها از اهميت بيشتري برخوردارند. اين داروها عبارت‌اند از: هورمون جنسي، Radio Elements, آنتي‌بيوتيك و عوامل cytostatic.
يكي از معضل‌هايي كه امروزه در دنيا وجود دارد گسترش باكتري‌هاي مقاوم در برابر آنتي‌بيوتيك‌ها است. مطالعات اخير گونه‌هاي مختلفي از باكتري‌هاي مقاوم شده در برابر آنتي‌بيوتيك‌ها را نشان مي‌دهد. با تجمع اين تركيبات آنتي‌بيوتيكي در محيط‌زيست، غلظت آن‌ها در محيط افزايش‌يافته و به حدي مي‌رسند كه براي انسان و حيوانات خطرناك خواهند بود. براي نمونه مطالعات نشان مي‌دهد كه در آب‌هاي پذيرنده پساب‌هاي بيمارستاني غلظت سيانور‌هاي مقاوم در برابر آنتي‌بيوتيك افزايش‌يافته است. به‌ويژه زماني كه فاضلاب‌روها، فاضلاب بيمارستاني را به اين محيط‌ها تنها با يك پيش‌تصفيه ساده تخليه مي‌كنند. اگر فاضلاب ورودي به اين محيط‌ها حاصل بخش‌هاي داروسازي باشد ميكروارگانيسم‌هاي مقاوم در برابر چندين آنتي‌بيوتيك رشد خواهند كرد.
فاضلاب بيمارستاني


مشكلات ايجادشده از تخليه مايعات خطرناك به فاضلاب‌رو آسيب رساندن به تأسيسات شبكه جمع‌آوري و تصفيه‌خانه فاضلاب: براي مثال تخليه كنترل نشده و بي‌رويه اسيدسولفوريك غليظ به فاضلاب‌رو موجب كاهش pH فاضلاب و خوردگي تأسيسات شبكه جمع‌آوري و تصفيه‌خانه فاضلاب مي‌شود.اختلال در فرايندهاي تصفيه فاضلاب: براي مثال تخليه كنترل نشده و بي‌رويه فلزات سنگين و مواد گندزدا به فاضلاب‌رو، در تصفيه‌خانه با ايجاد سميت براي ميكروارگانيسم‌هاي مسئول تصفيه فاضلاب، آن‌ها را غيرفعال كرده و فرايندهاي بيولوژيكي تصفيه فاضلاب را مختل مي‌نمايد و از اين طريق كارايي تصفيه‌خانه را پايين مي‌آورد.
آلودگي محيط‌زيست و تهديد سلامت محيط و جامعه: فرايندهاي متداول تصفيه فاضلاب قادر به حذف مؤثر همه آلاينده‌هاي فاضلاب نيستند، بنابراين براي مثال اگر داروهاي سيتوتوكسيك/سيتو استاتيك به فاضلاب‌رو تخليه شوند، در تصفيه‌خانه به‌طور مؤثر حذف نشده و از طريق پساب به محيط‌زيست و آب‌هاي پذيرنده راه مي‌يابند و موجب آلودگي محيط‌زيست شده و سلامت محيط و جامعه را به خطر مي‌اندازند.
اثر فاضلاب‌هاي بيمارستاني بر روي سيستم‌هاي تصفيه فاضلاب‌هاي شهري يكي از مشكلات مهمي كه در فاضلاب‌هاي بيمارستاني وجود دارد، وجود ميكروارگانيسم‌هاي متعدد است. در تصفيه فاضلاب از طريق لجن فعال، فرآيند هوادهي موجود در راكتور سبب توليد حباب‌هاي كوچك مي‌شود. اين حباب‌ها وقتي‌كه از قسمت انتهايي راكتور به قسمت‌هاي سطحي فاضلاب مي‌آيند، ميزان زيادي از باكتري‌ها و ويروس‌ها را به خود متصل مي‌كنند. بررسي‌ها نشان داده است كه اين باكتري‌ها و ويروس‌ها به‌سادگي به هواي اطراف راكتور راه مي‌يابند و سبب آلودگي كاركنان و كارگران تصفيه‌خانه مي‌شوند.
داشتن حد بهينه راندمان در يك فرآيند تصفيه، نيازمند به‌كارگيري بارگذاري مناسب در تصفيه‌خانه است. بر اين اساس قبل از ورود پساب‌هاي بيمارستاني به داخل تصفيه‌خانه‌هاي فاضلاب شهري بايد آلاينده‌هاي آن‌ها شناسايي و مشخص شود چه ميزان از اين آلاينده‌ مجوز تخليه به محيط‌زيست را دارند.
جدول زير خصوصيات كيفي فاضلاب توليدي برخي بيمارستانها را نشان مي دهد 

فاضلاب بيمارستاني


كميت فاضلاب بيمارستاني با پارامتر سرانه توليد فاضلاب به ازاي هر تخت با واحد ليتر به ازاي هر تخت در روز بيان مي‌شود.
فرآيندهاي تصفيه به كار گرفته‌شده در فاضلاب بيمارستاني در بيمارستان‌‌هاي مختلف بسته به نوع خصوصيات فاضلاب توليدي، فرآيندهاي تصفيه فاضلاب بيمارستاني به كار گرفته مي‌شوند كه از يك حوضچه ساده هوادهي و ته‌نشيني تا راكتورهاي عظيم بيولوژيكي و شيميايي تغيير مي‌كنند. در بين فرآيندهاي موجود بيش از همه فرآيندهاي لجن فعال براي تصفيه فاضلاب‌هاي بيمارستاني به كار گرفته مي‌شوند. در اين حالت با استفاده از يك حوضچه، فاضلاب را جمع‌آوري، سپس به داخل حوضچه هوادهي پمپاژ مي‌كنند. بعد از واحد هوادهي براي جداسازي لجن‌ها و فلوك‌هاي تشكيل‌شده از يك واحد ته‌نشيني استفاده مي‌كنند. نكات مهم در ساخت و به‌كارگيري اين واحدها به‌كارگيري حداقل سطح است. در بيشتر بيمارستان‌هاي كشور به‌ويژه تهران به علت كمبود فضاي در دسترس، امكان استفاده از سيستم‌هاي پيشرفته همراه با كليه تجهيزات آن‌ها وجود ندارد، بنابراين بيشتر مديران بيمارستان‌ها ترجيح مي‌دهند كه از پكيج‌هاي تصفيه فاضلاب استفاده كنند. يكي از فرآيندهاي مؤثري كه در تصفيه فاضلاب‌هاي بيمارستاني در بعضي از نقاط دنيا به كار گرفته‌شده است، راكتورهاي زيستي غشايي مستغرق است. در اين روش فاضلاب از طريق پمپاژ، به داخل راكتور تزريق مي‌شود و بعد از عبور از آشغال‌گيرهاي ريز به قسمت داخل راكتور راه مي‌يابد. باكتري‌هاي متصل به غشاي زيستي تركيبات آلي موجود در فاضلاب را گرفته و تجزيه مي‌كنند. به‌صورت كلي مي‌توان نشان داد كه با استفاده از اين روش مي‌توان ۸۰, ۹۳, ۸۳ درصد COD, آمونياك و كدورت از فاضلاب بيمارستاني حذف كرد. يكي از نكات مهم در تصفيه فاضلاب بيمارستاني، استفاده از فضاي كم براي جانمايي راكتورها و اجزاي تصفيه‌كننده است. در بيشتر بيمارستان‌هاي موجود در ايران، فضاي در دسترس براي نصب واحدهاي تصفيه بسيار كوچك است و به همين دليل طراحان به ساخت پكيج‌هاي تصفيه فاضلاب روي آورده‌اند. در صورت وجود فضاهاي كافي مي‌توان از روش‌هاي تصفيه‌ طبيعي مانند لاگون‌ها و وتلندها براي تصفيه فاضلاب بيمارستاني استفاده كرد. يكي از روش‌هايي كه در تصفيه فاضلاب‌هاي خانگي در مناطق كوچك مورداستفاده قرار مي‌گيرد راكتورهاي ناپيوسته متوالي است. اين راكتورها به‌گونه‌اي راهبري مي‌شوند كه در فواصل زماني منظم فاضلاب به آن‌ها تغذيه يا تخليه مي‌شود. نمونه‌هاي گسترده‌اي از آن‌ها در مناطق مختلف بررسي و امكان‌سنجي به‌كارگيري آن‌ها در تصفيه فاضلاب‌هاي بيمارستاني ارزيابي‌شده است.
سيستم ديگري كه در تصفيه پساب‌هاي بيمارستاني به كار گرفته مي‌شود، ديسك‌هاي بيولوژيكي دوار است. در اين سيستم‌ها بااتصال ميكروارگانيسم‌ها به سطح ديسكي كه در محيط فاضلاب قرارگرفته است، تصفيه انجام مي‌گيرد. راندمان گزارش‌شده از اين سيستم در كاهش بار آلودگي قابل‌توجه بوده است، اما بزرگ‌ترين مشكل اين سيستم‌ها ايجاد بو است. در سيستم‌هايي كه امروزه ساخته مي‌شود، ديسك‌ها در يك محيط بسته قرار داده مي‌شوند تا بتوان بو را به‌راحتي كنترل كرد ولي مشكل ايجادشده در اين حالت كاهش انتقال اكسيژن به لايه‌هاي زيستي تشكيل‌شده بر روي ديسك دوار است. راندمان‌هاي حذف گزارش‌شده نشان مي‌دهد كه وتلندها مي‌توانند فرآيند مؤثري در كاهش آلودگي بيمارستاني باشند. يكي از نكات مهمي كه در اين حالت وجود دارد عايق‌بندي صحيح اين وتلندها در برابر نفوذ آلاينده‌ها به آب‌هاي زيرزميني است.
شركت پالود صنعت نيكان با استفاده از توانمندي مهندسين و تكنولوژيهاي روز دنيا ، سعي بر رفع اين معظل نموده اند . لذا شركت با هدف به حداقل رساندن هزينه هاي تصفيه فاضلاب هاي صنعتي و حفظ محيط زيست آماده همكاري در تصفيه پساب بيمارستاني ، بهداشتي و ... مي باشد.كليه سيستم هاي تصفيه فاضلاب طراحي شده در قالب پكيج آماده در خدمت مراكز بهداشتي ، بيمارستانها و ... قرار ميگيرد .


 

تصفيه پساب رنگرزي

 

رنگ ماده اي است كه به منظور رنگ دهي (رنگ بخشي ) به يك سطح به كار ميرود، در حالي كه رنگينه ( ماده رنگي ) ماده اي است كه هم مي تواند براي رنگ بخشي و هم مي تواند براي توليد يك رنگ به كار رود. اگرچه رنگ ها عمدتا براي رنگ آميزي پارچه ها به كار مي روند اما كاربردهايي در رنگ آميزي مواد گوناگون از قبيل چرم، كاغذ، پلاستيك، محصولات نفتي و مواد غذايي نيز دارند. رنگ ها به منظور ايجاد مقاومت در مقابل عوامل محيطي از قبيل آفتاب، باد، امواج نور خورشيد و عناصر ساخته دست بشر نظير اكسيدهاي نيتروژن، هيدروليز و ساير مواد طراحي مي شوند. به جز رنگ هاي به كار رفته در مواد غذايي ساير رنگ ها در مقابل تجزيه بيولوژيكي مقاومت مي كنند. تركيبات اوليه به كار رفته در توليد رنگ ها عمدتا هيدروكربن هاي آروماتيك مثل بنزن، تولوئن، نفتالن، آنتراسين، پيرن، فنول، پيريدين و كاربازول هستند.
انواع مختلفي از مواد شيميايي غيرآلي نيز در توليد رنگ ها به كار مي روند كه از آن جمله مي توان به اسيد سولفوريك،اولئوم، اسيد نيتريك، كلر، برم، سود سوزآور، نيتريت سديم، اسيد هيدروكلريك، كربنات سديم، بي كربنات سديم، هيدروسولفيت سديم، دي اكسيد منگنز و غيره اشاره كرد.
تركيبات اوليه به انواع مختلفي از مشتقات تبديل مي شوند كه در نهايت به توليد رنگ منجر خواهند شد. واكنش هايي از قبيل نيتراسيون، احيا، سولفوردار كردن، هالوژن دار كردن، اكسيداسيون و تقطير براي تشكيل هيدروكربن هاي جايگزين صورت مي گيرد، كه معمولا در طبيعت قابل انجام هستند.

انواع رنگ ها

رنگ ها به انواع زير تقسيم مي شوند:
1. اصلي: اين رنگ ها عمدتا رنگ هاي طبيعي هستند.
2. اصلاح شده: در جايي كه يك ماده شيميايي با ميل تركيبي زياد با پارچه به كار رفته، و به دنبال آن ماده شيميايي دوم براي ايجاد رنگ به كار مي رود.
3. سولفوره: اين رنگ ها سايه سنگين و رنگ فوري ايجاد مي كنند.
4. پخش شونده: اين رنگ ها به عنوان سوسپانسيون به همراه دترجنت ها با هدف نفوذ رنگ به كار مي روند.
5. خمره اي: اين رنگ ها به وسيله هيدروسولفيت سديم يا سود سوزآور به حالت محلول در آمده و سپس رنگ جذب شده به حالت غير محلولش اكسيد مي شود.
6. نفتول: اين رنگ ها با كاربرد مواد شيميايي مرطوب بر روي پارچه ساخته مي شوند و سپس به آن ها فرصت داده مي شود كه با يكديگر بر روي پارچه واكنش دهند.
7. واكنش دهنده با الياف: اين مواد پيوندهاي شيميايي واقعي بين رنگ و پارچه تشكيل مي دهند.
8. رنگ هاي استات: عمدتا براي رنگ آميزي ابريشم مصنوعي، نايلون و الياف مصنوعي به كار مي روند.
فاضلاب هاي رنگي به طور كلي داراي رنگ بسيار بالا، pH بسيار بالا، قليائيت بالا، COD بالا، دماي بالا و سميت بالا هستند، كه نه فقط ناشي از مواد رنگي بلكه از مواد شيميايي به كار رفته در فرآيند توليد نيز ناشي مي شود. آن ها همچنين به سختي مورد تجزيه بيولوژيكي قرار مي گيرند. نسبت COD به BOD در اين فاضلاب ها بسيار بالا است.
با توجه به تنوع بالاي فاضلاب ها در فرآيند توليد رنگ و مواد رنگي، عمومي در نظر گرفتن خصوصيات كيفي اين فاضلاب ها غير ممكن است. روش متداول براي حذف رنگ از فاضلاب صنعتي عمدتا شامل تصفيه هاي بيولوژيكي و فيزيكوشيميايي و تركيبي از آنها و انعقاد الكتريكي است.

1. روش هاي فيزيكي و شيميايي

• انعقاد با پليمر
• ترسيب يوني كاتيوني
• جذب سطحي كربني
• تبادل يون
• تابش با انرژي بالا
• مواجهه با امواج نور خورشيد
• تصفيه الكتروليتي
• تصفيه با اوزون
• انعقاد با آهك و فلوكولاسيون
• تصفيه با پراكسيد هيدروژن

2. روش بيولوژيكي

• بركه تثبيت فاضلاب( هوازي ، اختياري و بي هوازي)
• لاگون هوادهي
• صافي چكنده
• فرآيند لجن فعال

3. انعقاد الكتريكي

تصفيه پساب رنگرزي,انعقاد الكتريكي,تصفيه فاضلاب رنگرزي

تصفيه هاي بيولوژيكي ارزانتر از ديگر روشها هستند، اما سميت رنگ معمولا از رشد باكتريايي جلوگيري كرده و بنابراين راندمان رنگ زدايي را محدود ميكند. و روشهاي تصفيه فيزيكي و شيميايي معمولا به مواد شيميايي اضافي نياز دارند كه گاهي اوقات آلودگي ثانويه و حجم زيادي لجن توليد ميكند.
فرايند انعقاد الكتريكي نوع خاصي از فرايند انعقاد متعارف است كه در آن عوامل انعقاد در محل از طريق انحلال آند قرباني با اعمال جريان بين الكترودهاي آند– كاتد تشكيل ميشوند .در مقايسه با انعقاد شيميايي متداول، انعقاد الكتريكي داراي مزاياي ويژه از جمله، ميزان كمتر يونهاي انعقادي مورد نياز، ميزان بيشتر حذف آلاينده، عدم نياز به اضافه كردن مواد شيميايي، در نتيجه جلوگيري از آلودگي ثانويه و كاهش ميزان لجن توليدي نيازمند دفع، زمان واكنش كم و بنابراين اندازه كوچك راكتور و بهره برداري و نگهداري ساده، قابليت انتخاب، انعطاف پذيري، سازگار با محيط زيست، ايمني و از نظر اقتصادي مقرون به صرفه است .