فاضلاب صنعتي

پيمانكار تصفيه آب، فاضلاب و هوا

تصفيه فاضلاب صنايع نشاسته

يكي از فراوان ترين نوترينت هاي كربوهيدراته طبيعي، متشكل از واحدهاي متصل گلوكز، كه به صورت انبوه در دانه ها، ميوه ها، غده ها، ريشه ها و مغز ساقه گياهان يافت مي شود و كاربردهاي فراواني در صنعت داروسازي، صنايع غذايي و تغذيه، صنعت نساجي و غيره دارد. فاضلاب هاي به وجود آمده در طول فرآيند توليد، بسته به مواد خام مصرفي بعنوان منبع نشاسته، در كيفيت و حجم متغير هستند. بعلت COD بالا تصفيه فاضلاب صنايع نشاسته يكي از ضروريات اين صنعت است.

توليد پودر نشاسته نيازمند 30 تا 50 مترمكعب آب به ازاي هر تن مي باشد در حاليكه توليد خلال و برگه هاي سيب زميني يك فرآيند خشك است.

تصفيه فاضلاب صنايع نشاسته

تصفيه فاضلاب صنايع نشاسته معمولا به وسيله روش هاي بيولوژيكي انجام مي شود، كه در آن يك مرحله تصفيه بي هوازي شامل لاگون سازي بي هوازي، به همراه بركه هاي اختياري و بركه هاي تثبيت هوازي، پسابي با كيفيت قابل قبول توليد مي كنند.

تصفيه بي هوازي با استفاده از صافي هاي با جريان رو به بالا و رو به پايين، UASB، راكتورهاي با بستر سيال و غشا ثابت نيز انجام شده است. ظرفيت واحدهاي UASB از 5 تا 15 كيلوگرم COD در مترمكعب، در دماي 30-35 درجه سانتي گراد، متغير است. اين فاضلاب ها دچار كمبود نيتروژن و فسفر هستند. بنابراين تكميل نوترينت ها ضروري است.نشاسته يك ماده نسبتا نامحلول بوده كه مي تواند با نصب زلال سازهاي اوليه از فاضلاب بازيابي شود.

تصفيه فاضلاب نشاسته به منظور كنترل آلودگي، توليد بيوگاز و استفاده از پساب تصفيه شده در آبياري و كاربرد لجن به عنوان احياكننده خاك قابل كاربرد است.

 

تصفيه خانه فاضلاب صنعتي

 

 تصفيه خانه فاضلاب صنعتي


در تصفيه خانه فاضلاب صنعتي چيدمان مراحل تصفيه به صورتي مشابه ولي نه الزاما همانند با واحدهاي تصفيه خانه هاي فاضلاب شهري مي باشد. بايستي بخاطر داشت كه واحدهاي فرآيندي موجود در تصفيه فاضلاب شهري همگي ممكن است در زنجيره تصفيه فاضلاب صنعتي نيز موجود باشند يا اينكه ممكن است بسياري از آنها وجود نداشته باشد. فاضلاب شهري تقريبا از محلي به محل ديگر ويژگي هاي نسبتا يكساني دارند.

جمع آوري و تصفيه مقدماتي فاضلاب

در تصفيه خانه هاي فاضلاب صنعتي مشابه فاضلاب هاي شهري، فرآيند تصفيه با چاهك فاضلابي آغاز مي گردد كه پمپ هاي ورودي در آن قرار دارد.

متعادل سازي فاضلاب

برخلاف بسياري از تصفيه خانه هاي فاضلاب شهري، تاسيسات تصفيه فاضلاب كارخانجات صنعتي داراي حوض هاي متعادل سازي فراواني در چيدمان تصفيه خود مي باشند. هدف از اين حوض ها، توليد جريان ها، يا تركيباتي متناسب با مقادير متوسط به كار رفته جهت تصفيه مناسب است. علاوه بر اين و با به خاطر سپردن اين نكته كه كارخانه ها به صورت شيفتي راه اندازي مي گردند، و اگر كارخانه خاصي در شيفت هاي كمتر از 3 تا 8 ساعت يا دو تا شيفت 12 ساعت راه اندازي گردد، تانك متعادل ساز مي تواند نقش مخزن را ايفا نمايد. به طوري كه با ذخيره فاضلاب حتي در شرايطي كه كارخانه عمليات خود را متوقف سازد و تخليه فاضلاب به صورت روزانه صورت نپذيرد، فاضلاب بتواند به طور دائم و پيوسته عرضه گردد.

مخازن متعادل ساز همچنين براي ذخيره و خنك سازي فاضلاب با دماي بالا قبل از تصفيه آن به كار گرفته مي شود. حضور فاضلاب هاي با درجه حرارت 50 درجه، پديده اي شايع در كارخانجات فرآوري غذا و كنسروسازي مي باشد. به طور كلي، احتمال ايجاد فاضلاب هايي با دماي بالا نسبت به فاضلاب هايي با دماهاي پايين تر از دماي محيط، به دفعات بيشتري رخ مي دهد. كارخانجات صنعتي، اغلب فاضلاب هايي با ويژگي هاي دمايي مختلف را توليد مي كنند.

جداسازي روغن و چربي و ذرات معلق

مقادير بالاي ذرات معلق و روغن و چربي، كه در فاضلاب برخي صنايع يافت مي شود، بارهاي بالايي از مواد معلق و آلي را به راكتورهاي بيولوژيكي پايين دست وارد مي سازد. اين مسئله به اكسيژن خواهي بالاتري منتهي مي گردد. واحدهاي شناورسازي همراه با هواي فشرده ممكن است براي حذف آلاينده هايي نظير روغن و چربي و ذرات معلق به كار گرفته شوند. تحقق بهبود در كيفيت فاضلاب از طريق DAF اغلب مستلزم استفاده از مواد منعقدكننده مي باشد. در ميان مواد منعقدكننده به كار رفته، نمك هاي آلومينيوم ( آلوم ) و آهن ( سولفات و كلريد تركيبات آهن ) رايج مي باشند. اين امر معمولا بعلت هزينه نسبتا پايين و در دسترس بودن اين مواد شيميايي است.

استفاده از مواد منعقدكننده در تصفيه فاضلاب از جمله براي كمك به شناورسازي با هوا مسائلي را نيز در پي دارد. لجن هيدروكسيد فلزي توليد شده بايد در محل دفن زباله ها تخليه گردد كه اين امر خود، هزينه كلي تصفيه فاضلاب را افزايش مي دهد.

ساير وحدهاي فرآيندي كه ممكن است براي حذف ذرات معلق به ويژه انواع درشت تر و يا غليظ تر به كار گرفته شوند شامل ته نشيني اوليه و آشغالگير ريز مي باشند. همانند شناورسازها با هواي فشرده، حوض هاي ته نشيني اوليه در تصفيه فاضلاب صنعتي اغلب همراه با منعقدسازي و لخته سازي در پي افزودن مواد پليمري عمل مي كنند. رسوب هيدروكسيد تشكيل شده از واكنش منعقدكننده با مواد قليايي به صورت ذرات قابل ته نشيني بزرگتر در حوض هاي لخته سازي مكانيكي، تجمع مي يابند و سپس جداسازي مايعات از جامدات در حوض هاي ته نشيني صورت مي پذيرد.

آشغال گيرها در مكان هايي كه محدوديت كمبود فضا وجود دارد جايگزين مناسبي براي حوض هاي ته نشيني است. صرفنظر از كاهش بارز بار ورودي جامدات به فرآيندهاي بيولوژيكي به واسطه حوض هاي ته نشيني و آشغالگيرهاي ريز، اين تجهيزات مي توانند به عملكرد فرآيندهاي پاين دست جريان در خصوص تنظيم pH كمك كنند. فاضلاب صنايع كمپوست سازي آناناس يك نمونه مي باشد. در جريان آماده سازي ميوه ها پيش از كمپوست سازي، حذف بخش هاي زائد و شستشوي ميوه ها، منجر به جداسازي و انتقال بخشي از ميوه ها به فاضلاب مي گردد. از آنجاييكه ميوه مربوطه داراي شرايط اسيدي است، تكه هاي تشكيل دهنده ذرات ريز، اسيدي مي باشد و در صورتي كه تنظيم pH انجام نگيرد، مقادير عظيمي از قلياييت موجود در فاضلاب را مصرف مي كند. اين ذرات ريز مي توانند باساني از طريق آشغالگيرهاي ريز جدا شوند و جداسازي آنها خود به تنظيم pH و جلوگيري از كاهش قلياييت موجود در فاضلاب كمك خواهد نمود.

تنظيم pH تصفيه خانه فاضلاب صنعتي

برخلاف فاضلاب خانگي يا شهري، كه محدوده pH در محدوده 6 تا 7/5 مي باشد، فاضلاب هاي صنعتي داراي pH هايي هستند كه در محدوده بسيار وسيعتري، از بسيار اسيدي تا بسيار قليايي، متغيرند. از طرفي اين نكته نيز بايد مدنظر قرار گيرد كه يك صنعت ممكن است جريان هاي مختلفي از فاضلاب توليد كند كه از آن بين مواردي وجود دارند كه اسيدي بوده و مابقي ممكن است قليايي باشند.

بنابراين به منظور كاهش مواد افزودني شيميايي براي تنظيم pH بهتر است حوضچه متعادل سازي با حجم كافي پيش از واحدهاي خنثي سازي قرار گيرد تا pH جريان هاي مختلف پساب با اختلاط با يكديگر تا حدي متعادل و ثابت گردد. اين امر به ويژه زماني حائز اهميت است كه جريان هاي اسيدي و قليايي به طور همزمان توليد نمي گردد.

مقادير مناسب مواد شيميايي افزودني براي متعادل سازي و يا تركيب جريان هاي فاضلاب پيش از تنظيم pH نبايد بيش از اندازه برآورد گردد. معمولا بعلت اندازه نسبتا كوچك بسياري از تاسيسات تصفيه فاضلاب صنعتي، بجاي آهك از هيدروكسيد سديم بعنوان ماده قليايي مصرفي براي تنظيم pH فاضلاب هاي اسيدي استفاده مي شود. محلول هيدروكسيد سديم قبل از تزريق به مخزن تنظيم pH بايد آماده گردد. در مواقعي كه مصرف مواد شيميايي به اندازه كافي در تاسيسات تصفيه زياد است، از آهك به شكل دوغاب مي توان استفاده نمود.

در مواردي كه فاضلاب هاي قليايي بايد از لحاظ pH تعديل شوند، ماده شيميايي متداول اسيد سولفوريك است. دليل اين انتخاب نيز هزينه آن مي باشد. اگر فرآيندهاي پايين دست جريان شامل يك فرآيند بي هوازي باشد و مقادير نسبتا زيادي براي تنظيم pH مورد نياز باشد، از اسيد هيدروكلريدريك به جاي اسيدسولفوريك استفاده مي شود. زيرا سولفات ها ممكن است در فرآيند بي هوازي به سولفيد هيدروژن كه داراي بوي بد بوده و خاصيت خورندگي ايجاد مي كند، احيا شده و از سيستم به صورت گاز خارج شوند.

افزودن مواد مغذي به عنوان مكمل

در تصفيه فاضلاب شهري، حذف مواد مغذي، يك ضرورت معمول تلقي مي گردد اما در تصفيه فاضلاب صنعتي، لزوما چنين نيست. هرچند فاضلاب هايي وجود دارد ( مانند فاضلاب كشتارگاه ها كه حاوي خون مي باشند ) كه نيازمند حذف مواد مغذي مي باشند. اما در بيشتر موارد، اين فاضلاب ها مستلزم افزودن مواد مغذي مي باشند تا رشد ميكروبي را تقويت نمايند. مواد شيميايي متداول به كار رفته براي مكمل سازي اوره و اسيد فسفريك مي باشند.

در حالي كه تنها افزودن مكمل هاي نيتروژن و فسفر اغلب كافي به نظر مي رسد، مواردي وجود دارد كه تامين اين مواد مغذي اصلي به تنهايي كافي نمي باشد. در اين حالت اضافه كردن مواد مغذي جزيي ضرورت مي يابد. اگر چه چنين شرايطي به ندرت در رابطه با فاضلاب هاي كشاورزي يا كشت و صنعت رخ مي دهد، اما گاهي در پي فعاليت هاي توليدي كارخانه صنعتي كه از مواد خام طبيعي استفاده نمي كنند و يا مواد اوليه آن از نوع فرآوري شده هستند بروز مي كند.

مواد مغذي جزيي شامل منيزيم، پتاسيم، كلسيم، آهن، منگنز، مس و كبالت مي باشند.

 

روش هاي كاهش حجم و شدت فاضلاب صنعتي

روش هاي كاهش حجم و شدت فاضلاب صنعتي

منظور از حفاظت از فاضلاب صنعتي صرفه جويي در مصرف آب و توليد كمتر فاضلاب صنعتي است، نمونه بارز آن تبديل سيكل باز به سيكل بسته و يا استفاده مجدد از آب در كارخانه ها مي باشد، بطور مثال در كارخانه كاغذسازي سفيد آب بعد از عبور از صافي مجددا قابل استفاده مي باشد.

بازيافت مواد

در اين مورد هدف اصلي، بازيافت مواد با ارزش از فاضلاب صنعتي است مانند:

  • بازيافت نقره از فاضلاب عكاسي
  • بازيافت اسيدفسفريك و فلزات سنگين ( نيكل، كروم و مس ) در صنعت آبكاري
  • بازيافت ملاس چغندر قند جهت تهيه محصولات جانبي بخصوص الكل و مشروبات الكلي
  • بازيافت ميسيليوم، سديم سولفات، نيتروژن آمونياكي، الكل و مخمر در صنايع دارويي از طريق خشك كردن حرارتي و خلا ( در صنايع داروسازي مخمر را براي تهيه دارو رشد مي دهند )
  • بازيافت ليگنين و مايع سولفيد در كارخانه كاغذسازي و استفاده هاي متعدد از مايع سولفيد مانند تهيه كود و تركيبات عايق كاري و مواد چسبنده يا ملات
  • بازيافت خون در كشتارگاه هاي دام و طيور براي تهيه تركيبات مختلف از جمله چسب و ملات چسبنده در صنعت چوب
  • استفاده هاي متعدد از پا و پرهاي مرغ و جوجه و همچنين چربي موجود در پوست آنها در تهيه صابون
  • بازيافت گليسيرين در صنعت صابون سازي و دترجنت ها
  • تهيه قره قورت همچنين نان مخصوص از آب پنير
  • بازيافت فنل در فاضلاب پالايشگاه ها

ادامه مطلب ...

چرا تصفيه فاضلاب صنعتي امري ضروري است؟

چرا تصفيه فاضلاب صنعتي امري ضروري است؟

 

اثراتي كه آلاينده ها بر محيط هاي آبي دارند را مي توان در مقوله هاي زير خلاصه نمود:

 

• اثرات فيزيكي: اين اثرات شامل تاثير بر شفافيت آب و دخالت در ميزان اكسيژن محلول موجود در آن مي باشد. شفافيت آب تحت تاثير كدورت آن است كه ممكن است بدليل وجود آلاينده هاي غير آلي و يا آلاينده هاي آلي معلق در آب ايجاد شده باشد. بعلاوه، جامدات معلق فرار ممكن است تجزيه شوند و در نتيجه ميزان اكسيژن خواهي را افزايش دهند. كدورت از نفوذ نور كاسته و اين امر باعث كاهش فتوسنتز مي شود.

• اكسيداسيون و اكسيژن محلول باقي مانده

• سميت و پايداري : اين اثرات ممكن است توسط مواد آلي يا غير آلي ايجاد شده و به صورت حاد يا مزمن باشند. چنين اثراتي ممكن است ناشي از آفت كش ها و فلزات سنگين باشد كه بسياري از فاضلاب هاي صنعتي حاوي مواد سمي يا بازدارنده هستند. حتي تصفيه مناسب و موثر فاضلابي كه داراي مواد سمي و پايدار است، بدان معنا نيست كه قابليت شرب منبع آب پذيرنده تحت تاثير واقع نشده است. بعنوان مثال، مقادير اندك فنل باقيمانده در آب ممكن است در جريان فرآيند تصفيه آب شرب، با كلر واكنش دهد و به تشكيل كلروفنل منجر شود كه باعث ايجاد طعم و بوي ناخوشايندي در آب تصفيه شده مي گردد.

• اوتروفيكاسيون: تخليه تركيبات حاوي نيتروژن و فسفر به آب هاي پذيرنده ممكن است وضعيت غذايي آن را تغيير دهد. مغذي سازي بيش از حد منابع آب ممكن است به رشد بيش از اندازه گياهان منجر گردد كه ممكن است رشد جلبكي و خزه اي را در پي داشته باشد. تاثيرات متعاقب چنين رشدي در منابع آبي، ممكن است شامل افزايش كدورت، كاهش اكسيژن و مسايل ناشي از سميت گردد. رشد جلبك و خزه در آب هاي غير آلوده معمولا محدود است زيرا در آب هاي غيرآلوده، ميزان مواد مغذي، محدود مي باشد. اين مواد شامل مواد مغذي اصلي از قبيل نيتروژن، فسفر و كربن و مواد مغذي تكميلي شامل كبالت، منگنز، كلسيم، پتاسيم، منيزيم، مس و آهن هستند كه تنها در مقادير بسيار كم مورد نياز مي باشند. بنابراين بيشتر نگراني هاي مرتبط با اوتريفيكاسيون، در خصوص غلظت فسفر و نيتروژن است، زيرا غلظت ساير مواد مغذي در محيط زيست اغلب به صورت طبيعي، مناسب مي باشد.

• اثرات عوامل بيماري زا: منظور از عوامل بيماري زا، ارگانيسم هايي هستند كه بيماري را ايجاد مي كنند. در واقع آلودگي زماني روي مي دهد كه اين ارگانيسم ها وارد بدن ميزبان ( بعنوان مثال انسان يا جانور ) شده رشد و تكثير مي نمايند. اين عوامل بيماريزا شامل باكتري ها، ويروس ها، تك ياختگان و كرم ها هستند. لازم به ذكر است كه فاضلاب هاي خانگي و فاضلاب هاي بيمارستاني ممكن است داراي چنين ميكروارگانيزم هايي ( بالاخص باكتري ها و ويروس ها ) باشند. اما فاضلاب هاي صنعتي عموما شامل اين دسته از آلاينده ها نيستند.

با توجه به اثرات ذكر شده، تصفيه فاضلاب هاي صنعتي يك امر الزامي است تا از طريق آن، حداقل مسائل مربوط به پارامترهاي زير تحت كنترل قرار گيرند:

  1. جامدات معلق TSS
  2. دما
  3. روغن و چربي
  4. محتواي مواد آلي كه به صورت اكسيژن خواهي بيوشيميايي يا اكسيژن خواهي شيميايي بيان مي گردد.
  5. pH
  6. فلزات خاص و يا تركيبات آلي ويژه
  7. نيتروژن و فسفر
  8. ميكروارگانيسم هاي شاخص ( مانند اشيرشياكلي ) يا ساير ميكروارگانيزم هاي خاص

ادامه مطلب ...

 

 

پيش تصفيه فاضلاب صنعتي

پيش تصفيه فاضلاب صنعتي

 

پيش تصفيه بعضي از عمليات واحد و فرآيندهاي واحد را در بر مي گيرد كه جهت توليد يك پساب مناسب براي تصفيه ي بيشتر مناسب با هم تركيب شده و در يك توالي منطقي قرار گرفته اند. اگر فاضلاب خام حاوي آلاينده هاي غيرقابل تجزيه باشد، پيش تصفيه عمدتا با استفاده از عمليات واحد صورت مي گيرد و اگر فاضلاب حاوي آلاينده هاي سمي و قابل تجزيه باشد، در ابتدا پيش تصفيه با هدف حذف پيش سازها و سپس ايجاد شرايط مساعد براي ميكروارگانيسم ها جهت فعاليت موثر مي باشد.

تركيب عمليات واحد و فرايندهاي واحد جهت دستيابي به ميزان پيش تصفيه مطلوب ضروري است.

عمليات واحد مورد استفاده عمدتا شامل: آشغال گيري، ته نشيني و شناورسازي، اختلاط، يكنواخت سازي و انتقال گازها هستند. واحدهاي فرآيندي به كار رفته شامل تصحيح PH، انعقاد، اكسيداسيون و احياء هستند.

هنگامي كه فرآيندهاي واحد ذكر شده در بالا به كار مي روند، تركيب فرآيندهاي واحد وعمليات واحد مورد نياز است. زيرا فرآيندهاي واحد باعث تبديل جامدات محلول يا كلوئيدي به حالت قابل ته نشيني مي شوند. مطالعه ي تفضيلي تصفيه پذيري فاضلاب، مفيد بودن عمليات و فرآيندهاي واحد را نشان داده اند.

هنگامي كه فاضلاب صنايع به فاضلاب رو مشترك تخليه مي شود، منجر به ايجاد تصفيه خانه مشترك شده و در هنگام تخليه به درون فاضلاب شهري، تصفيه خانه فاضلاب نياز است كه براي هر دو مورد پيش تصفيه لازم است. در مواردي كه فاضلاب ها خيلي قوي باشند، ممكن است تصفيه بيولوژيكي صنعت جهت توليد پساب مطلوب براي تخليه به تصفيه خانه مشترك پساب يا تصفيه خانه فاضلاب ضروري باشد.

ادامه مطلب ...