با توجه به خصوصيات سيال ورودي، غشا ممكن است سريعا يا به آهستگي گرفته شود اين امر ناشي از خصوصيات غشا و سيال است. مجموعه خواص غشا و سيال تعيين كننده شدت و سرعت گرفتگي مي باشد. .بهمين دليل انتخاب غشا مناسب بسيار حائز اهميت است.
خصوصيات غشا كه در گرفتگي غشا اهميت دارند و منجر به انتخاب غشا مناسب مي شود به شرح ذيل مي باشند:
يكي از علل گرفتگي جذب مواد بر روي سطوح بيروني يا دروني غشا مي باشد. در صورتي كه غشا از ماده اي ساخته شود كه اين امر را افزايش دهد طبعا ميزان گرفتگي بيشتر خواهد بود. در عين حال بايد توجه داشت كه ذرات كوچك موجود در سيال ممكن است با استفاده از فرآيند جذب آنها بر روي سطوح غشا از سيال جدا شوند. در اين صورت فرآيند جذب مطلوب مي باشد. از اين موارد بايد بين جذب مواد به منظور حذف آنها از سيال و كاهش مساله گرفتگي حالت بهينه را پيدا كرد.
2- قطر منافذ غشا آب شيرين كن
ذرات موجود در سيال ممكن است از منافذ غشا بزرگتر يا كوچك تر باشند. اجزا كوچك تر وارد حفره ها شده و تعدادي از آنها كه جذب سطوح داخلي غشا نمي شوند از آن عبور مي نمايند. ذرات بزرگتر از منافذ غشا بر روي سطح آن باقي مانده و تشكيل لايه مي دهند.
در اين موارد سيال براي عبور از غشا با مقاومت هايي روبرو مي شوند در صورتي كه اجزا موجود در سيال هم اندازه حفره هاي غشا باشند ممكن است آنها را كاملا مسدود نمايند. بعبارت ديگر هم اندازه بودن منافذ غشا و ذرات موجود در سيال باعث تشديد گرفتگي مي شود.
با افزايش ابعاد منافذ غشا مقاومت ذاتي غشا در برابر عبور سيال بطور طبيعي كاهش مي يابد اما موارد متعدد نشان مي دهند كه در اين موارد گرفتگي غشا نيز بيشتر مي شود و اين نهايتا منجر به كاهش شديدتر فلاكس نفوذي مي گردد. يك قطر بهينه براي منافذ غشا وجود دارد كه كمتر از آن مقاومت غشا و ميزان فلاكس نفوذي را محدود مي كند و بيشتر از آن، افزايش شدت گرفتگي و كاهش فلاكس نفوذي را بدنبال خواهد داشت. علاوه بر انسداد حفره ها، تعداد حفره هاي موجود در غشا مي تواند گرفتگي را كم يا زياد نمايد.
ساختار و ضخامت غشا آب شيرين كن
ساختار و ضخامت غشا آب شيرين كن تاثير فراواني در گرفتگي دارد. اگر حفره هاي غشا به صورت معابر پر پيچ و خم باشند، احتمال گير افتادن ذرات در اين معابر وجود دارد. ماندن اين اجزا مي تواند باعث ايجاد مقاومت در برابر عبور سيال گردد كه نتيجه نهايي آن گرفتگي غشا است. در صورتي كه ضخامت غشا زياد باشد ذرات وارد شده به داخل غشا بايد مسير طولاني تري را بپيمايند و لذا احتمال باقي ماندن آنها در داخل غشا بيشتر خواهد بود. همچنين با اصلاح ساختار غشا بر گرفتگي غلبه نمود.
بار سطحي غشا
ميزان بار سطحي غشا تابع جنس و همچنين pH و قدرت يوني محلول در تماس با غشا است. در صورتي كه سطح غشا باردار باشد ذرات موجود در سيال كه داراي بار همنام آن هستند از سطح دور شده به آن نمي چسبند و در نتيجه فلاكس و پس دهي ذرات بيشتر خواهد شد. برعكس در صورتي كه بارها غيرهمنام باشند نيروهاي جاذبه الكترواستاتيكي بين غشا و ذرات موجب مي شود كه جذب با سرعت و شدت بيشتري انجام شود در نتيجه گرفتگي بيشتر شود.
آبدوستي يا آب گريزي غشا
از آنجايي كه جذب مواد در سطوح آب گريز يا آبدوست متفاوت است. بنابراين مساله گرفتگي هم متفاوت مي باشند. ماده حل شده آبگريز تمايل بيشتري به جذب روي غشاهاي آبگريز دارند چون مولكول هاي آبگريز هنگاميكه در محيط آبي قرار مي گيرند به دليل عدم تمايل براي تر شدن، تمايل اتصال به ذرات يا سطوحي را دارند كه آنها نيز آبگريز باشند. بهمين دليل تصور كلي اين است كه اگر از گروههاي آب دوست در ساختمان غشا استفاده شود، گرفتگي كاهش و فلاكس افزايش خواهد يافت به اين نكته نيز بايد توجه نمود كه در بسياري از موارد پي دهي توسط غشاهاي آب گريز بيشتر مي باشد.